یادمه یه روزهایی از فرط زیاده روی در خوردن نفسم بالا نمی یومد!
یادمه توی مهمونی ها و دور همی ها همیشه چشمم و ذهنم دنبال غذاها بود.
چقدر رژیم گرفتم، رژیم های بعضاً عجیب و غریبی هم بودن، یه مواقعی وزن های خوبی هم کم کردم، یادمه توی یه دوره 20کیلو از وزنم رو کم کردم ولی به محض اینکه اون رژیم و رها کردم از قبل هم چاق تر شدم.
چقدر ورزش کردم و قرص چربی سوز خوردم ولی هیچ کدوم جواب ندادن و من روز به روز چاق تر شدم تا رسیدم به وزن 120کیلو!!
کم کم با توجه به گفته های دکترهای تغذیه و مربی فیتنس باشگاه، باور کردم که خودم آدم بی اراده ای هستم که نمی تونم یه رژیم رو برای همیشه ادامه بدم یا تا آخر عمرم برم باشگاه و هر روز روی تردمیل بدوم.
هیچ موقع نتونستم این رو هضم کنم که مگه میشه من برای تمام عمرم رژیم بگیرم! یا تا آخرین لحظه عمرم مثلاً 80 سالگی (امید به زندگیم خیلی زیاده) برم باشگاه.
تا اینکه بالاخره متوجه شدم چرا توی تمام رژیم ها وزنی کم نمی کردم یا اگر هم می کردم دوباره خیلی سریع برمی گشت.
متوجه شدم چرا اینقدر رژیم گرفتن و کم خوردن برام سخت و عذاب آور بود.
توی این ویدئو براتون توضیح دادم که جراحی ذهن یعنی چی و چطور میشه با جراحی کردن ذهن متناسب شد و از همه مهمتر متناسب موند.
توضیح دادم چطور از وزن 120کیلو به وزن 80کیلو رسیدم و توی همین وزن هم باقی موندم!
خیلی خوشحال می شم نظرت رو برام بنویسی..
سلام وقت بخیر
۱۶ تا بلهههههههه!!!!!!!!!!
چه وحشتناک هستم! چقدر دلم واسه خودم سوخت…
منم همش فکر می کردم از وقتی تیروئیدم کمکار شده و ارث و … باعث اضافه وزنم شده… ولی میبینم عاشق غذاهام با عشف میپزم با عشق میخورم🥴🥴