بلاگ

جلسه شانزدهم کارگاه چله نشینی تناسب اندام هپی فت

جلسه شانزدهم چله هپی فت

تمرین روز شانزدهم:

سلام به دوستان نازنینم در چله تناسب اندام هپی فت امیدوارم حال دلتون عالی باشه.

و اما تمرین امروز…

بعد از گوش دادن به جلسات مهم 14 و 15 تصمیم گرفتید چه تغییری در زندگی تان ایجاد کنید؟

چه چراغ هایی در ذهنتان روشن شد؟

چه مواردی را مجدداً به یاد آوردید که فراموششان کرده بودید؟

در کل حال و هوایی که بعد از شنیدن این دو جلسه داشتید را بنویسید…

موفق باشید…

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

66 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام و خدا قوت
    من تو این مدت نتونستم روی خوردن خودم کنترل داشته باشم ولی حداقل تونستم ترسامو بشناسم ترسایی که شاید اتفاق بیفتن و وابستگی های زیادی که داشتم و الان اینو میدونم که جز خدانباید به کسی وابسته باشم و تا زمانی که تمام وابستگی هامو از بین نبرم زندگیم دریت نمیشه تا زمانی که فقط به خدا اعتماد نکنم همیشه خشمگین و وابسته خواهم بود دلیل اضافه وزن من هم دور بودن از خدا و توقع از بندهای خداست

  • باسلام
    تمرین روز شانزدهم
    چرا باید نگران اتفاقی درآینده باشیم وترس داشته باشیم باید در لحظه حال زندگی کنیم
    هرچیزی بهش توجه کنیم  جهان هستی فکر میکنه دوسش داریم و انرا جذب میکنیم
    پس باید باتوکل بخدا و اعتماد و ایمان بهش دل به دل ترسهامون ندیم و بافکر مثبت و شکرگزاری در دایره رحمت خداوند باشادی و امیدواری قرار بگیریم در مورد چاقی نباید ترس داشته باشیم باید بسپاریم بخدا و بی توجه باشیم باید دلبسته خدا باشیم  چون باجودش واعتماد بهش  ترس نداریم
    من فراموش کرده بودم که همچیه زندگیمو بسپارم به خداوند بهش اعتقاد داشتم دوسش داشتم ولی باز ترس توی وجودم بود ترس از آینده و همچی همیشه نگرانی ودلهره باهام بود با شنیدن این ویسا میخام که از این به بعد با اعتماد و ایمان کامل همه چیز و به خداوند بسپارم ودیگه ترس و توی دلم راه ندم و بدونم که خداوند بهترین هارو برای من رقم میزنه و همینطور حال بد و خشم وغصه و ترس و استرس منو از دایره رحمت خدا دور میکنه باید با شکرگزاری و مثبت  اندیشی و شادی و توکل و اعتماد به خداوند توی دایره رحمتش بمونم  که این خیلی حس و حال خوب و امیدواری به ادم میده

  • با سلام و خداقوت خدمت استاد عزیزم و همسر گرامی ایشان.
    من قبل از چله شما یک چله عرفانی شرکت کرده بودم و چله ی شما انگار ادامه دهنده و تکمیل کننده اون چله اس. چله شما واقعا ادم رو به خودشناسی میرسونه مخصوصا این چند وویس آخر. وقتی با دایره رحمت آشنا شدم دگ سعی کردم بیخودی خودم رو ناراحت نکنم و با ترس هام آشنا شدم و با این وویس آخر فهمیدم که باید تمام و کمال خودم رو به خدا بسپارم و کاملا تجربه کردم که چطور خدا برام بهترین هارو به وجود آورده. دگ نمیخوام عزیزانم رو با وابستگی هام اذیت کنم چون دگ ترسی ندارم و میدونم تا خدا نخواد اتفاقی نمیفته و اگرم بیفته بازم خدا هست و همراهمه. به دیگران حتی کسانی که با حرفاشون ناراحتم میکنن مهربونی میکنم و سعی میکنم با آرامش برخورد کنم و ته دلم قرصه که خدا به دل آدم ها نگاه میکنه و نمی ترسم که چیزیو ازدست بدم چون همه چی دست خودشه‌

  • سلام خدمت استاد عزیز
    هرچقدر از قشنگی و دلنشین بودن این سه جلسه بگم بازم کمه
    تازه فهمیدم که چقدر به خدا بی اعتماد بودم و ترس الکی داشتم
    تازه فهمیدم که چیزای که از دست دادم از سر وابستگی من به اونا بوده
    سه روز خوشحالترین هستم طوری که همه ی اطرافیانم هم اینو فهمیدن بطور واقعی دارم از زندگیم لذت میبرم و واس خودم زندگی میکنم و به خدا اعتماد کردم و ترسی از آینده ندارم چون به خدا سپردمش

  • سلام و وقت بخیر
    حس و حال عجیبی داشتم
    به دلم نشست
    حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
    لحظه هایی تو زندگیم پیش اومد خیلی سخت وقتی به خدا اعتماد کردم به بهترین شکل گذشت
    ولی وقتی هرجای زندگی ترس به جونم افتاد یادم رفت که خدایی دارم بزرگ و از رگ گردن به من نزدیکتر و اعتمادم گم شد و وضعیت بدتر از قبل شد
    با شنیدن فایلها وابستگیهام مثل نوار از جلوی
    چشمام ردشد
    و این فکر که چه جوری میشه وابستگی به دلبستگی تبدیل بشه رهام نمیکنه
    به امید اون روز که رها از هر وابستگی باشم

  • با سلام خدمت همه بزرگواران.
    اول از همه اینکه از تیم هپی فت و استاد نازنین کمال تشکر رو دارم برای این فایل های عالی ….
    و در خصوص تمرین این جلسه ….
    من به خیلی چیزها فکر کردم …
    اللخصوص به گذشته خودم …. و به اشتباهات گذشتم …..من رفتم تو شوک معنوی و هنوزم تو شوکم …. من شرمنده ام از خودم که خدایی که برای خودم ساخته بودم آنقدر کوچیک بود …. من شوک زده ام از این همه ترسی که در وجودم هست …. من شوک زده ام از این همه وابستگی که دارم …. اما خوشحالم که مسیر هدایت برام روشن شده و مثل روز برام روشنه که هپی فت منو به اونجایی که می‌خوام میرسونه، تصمیم گرفتم با عزم راسخ تمام این مسیر رو طی کنم و تازه فهمیدم که این خانه از پایبست ویران است … و الان تناسب اندام کوچکترین هدفیه که دارم و هدف اصلی من رسیدن به خود شناسی و خدا شناسیه … و می‌دونم که یک شبه بهش نمی‌رسم و مسیر خیلی خیلی طولانی در پیش دارم …. خدایا شکرت …. واقعا ممنونم ازتون استاد نازنین که مارو آگاه میکنین.

    • ممنونم شهرزاد جان
      دقیقاً اکثریت دوستان من در خانواده بزرگ هپی فت دچار همچین چالشی میشن ( یه احساس غریب، یه احساس هیجان همراه با ترس و دلشوره، یه احساس ای وای طور، یه احساس گیجی و منگی) که در اثر روبرو شدن با یه قطره از دریای بزرگ آگاهیه. مسائلی رو که در عین سادگی مطرح میکنم به شدت مهم و اساسی و پایه ای هستند. و به قول شما با این جلسات خیلی ها متوجه میشن که خانه از پای بست ویران است. و باید بیشتر تلاش کنند در مسیر خودشناسی. بدون استثناء تمام دوستان به این مضوع اعتراف میکنن که تناسب اندام دیگه برامون شده یه هدف کوچک در حالی که تا همین 15روز پیش تمام ذهن و زندگی ما رو تحت تأثییر خودش قرار داده بود. الآن فقط می خوایم خودمون رو بهتر بشناسیم، خدای واقعی رو پیدا کنیم، مسیر به کمال رسیدن رو طی کنیم و حالمــــــــــــــــــــون خوب بشه و به یه صلح درونی دست پیدا کنیم.
      و هدف من تو هپی فت دقیقاً همینه.
      موفق باشید…

    • سلام به استاد عزیزم، آئینه ی خداوند

      وقتی این جلسات رو گوش دادم، فهمیدم ای دل غافل، من یه عمره که توی دایره زحمتم… اونجا محکم نشستم، همش میترسم، همش مضطربم، مدام نگرانم، مدام ترس از دست دادن چیزها و افراد رو دارم… اونجا سفت نشستم بعد دعا و ثنا میکنم که خدایا چرا مشکلات من حل نمیشن، چرا با وجود اینهمه تلاش و دعا باز مشکلمو حل نمیکنی… چه میدونستم که بال متافیزیکی پرنده ی من مشکل داشت، معیوب بود…
      نشسته بودم توی دایره زحمت، تمام ترسهامم دورم چیده بودم، یک لحظه آروم و قرار نداشتم، همش ترس، همش حسادت، همش مقایسه، همش نگرانی… همنشین شیطان شده بودم…
      فهمیدم که ای وای که خودم کردم، همه ی اینها تقصیر من بوده، بعد من ربطش میدادم به پارتی بازی ها، به معیوب بودن سیستم جامعه، به دیگران، به آدم های دیگه… و همه رو مقصر میدونستم جز خودم…
      من خودمو خیلی بی نقص و به قول معروف عقل کل میدونستم، من آدم مغروری بودم و منیتم زیاد بود، قبول نداشتم که مشکل از منه…
      آگاهیم بسیار کم بود و الان دارم سعی میکنم خودم رو پالایش کنم، من تازه در نقطه ی شروع آگاهی قرار دارم و تازه فهمیدم مشکل از کجا بوده… پس راه درازی دارم تا خودم رو بسازم تا از مشکلاتم عبور کنم… باید خانه ی ویرانه رو بسازمش… باید این شخصیت رو بکوبم و از نو بسازم
      باید وارد دایره ی رحمت بشم، با تمرین و تکرار… توی این چند روز سعی کردم مدام به خودم یادآوری کنم که دیگه نترسم، مدام به خودم یادآوری میکنم که به صدای قلبم گوش بدم و به خداوند بزرگم اعتماد کنم… مدام دارم صدای نجوای شیطان درونم رو ساکت کنم، روزی چند بار بهش میگم خفه شو… درست میشه، خداوند درست میکنه… من وکالت تام الاختیار دادم به خداوند بزرگ و عزیزم
      توی این چند روز مدام سعی میکنم خودم رو وارد دایره ی رحمت کنم، یعنی دارم خودمو به زور میکشونم توی دایره ی رحمت و سعی میکنم همونجا بمونم… شیطان ذهنم هر لحظه با تمام قدرتش سعی میکنه دو دستی منو از اونجا بکشه بیرون… مدام میخواد نا امیدم کنه، که اگه رئیست ناراحت بشه چی؟ اگه همکارت اینکارو بکنه چی؟ اگه فلان چیز رو ازت بگیرن چی؟ اگه بهت دروغ بگن چی؟ اگه دورت بزنن… اگه نشه، اگه نتونی، اگه سرت کلاه بذارن، اگه برات بد بشه، اگه اوضاع خراب بشه، اگه تو رو نادیده بگیرن… اگه حقتو بخورن… اگه دوستت نداشته باشن… اگه فلان چیز رو به دست نیاری… اگه اون اتفاق بیوفته و هزاران فکر دیگه هر لحظه به سراغم میاد، طبق عادت تمام سالهای عمرم
      ولی حالا دیگه حداقل دست شیطان برام رو شده، میدونم اینها نجواهای خداوند من نیستند و مدام سعی میکنم به خداوندم پناه ببرم و بهش اعتماد کنم…
      مطمئنم خداوندم وکالت منو قبول میکنه، چون دارم تلاش میکنم و سعی میکنم تلاشم رو هر روز کاملتر کنم…
      میدونید استاد، دوره ی شما الان دیگه شده کار اصلی من در طول روز… و گوش دادن به فایل ها، فکر کردن به اونها و تمرین کردن در طول روز (که نمیشه اسمشو گذاشت عمل کردن، چون هنوز خیلی خطا دارم و فقط در مرحله ی تمرین و کشف هستم) خوراک شب و روز من شده
      باور کنید توی همین مدت کوتاه هم به اشتباهات بزرگی پی بردم و اهمال کاری های عمده ای رو کنار گذاشتم که نتایجش برام طلایی بوده…
      وای که چقدر با این وابستگی ها و ترس هام داشتم رفتارهای اشتباه میکردم و نمیدونستم رفتارم اشتباهه؛ و اونوقت همش فکر میکردم چرا رفتار دیگران با من این شکلیه… غافل از اینکه رفتارهای من معنای خاصی داشتند و عکس العمل دیگران متناسب با معنای رفتار من بوده، ولی من بلد نبودم چطور اصلاحش کنم…
      انشالله یه روز تمام دستاوردهامو بهتون میگم استاد عزیز … خداوند یارتان
      خدایا شکرت
      خدایا شکرت
      خدایا شکرت

  • سلام
    حسم بعد از گوش دادن به این سه فایل:تمامی این ۳۶ ،۳۷ سال فقط ادعای خداپرستی داشتم و هر نمازی هم تاحالا خوندم بیشتر از روی ترسی بوده که از کودکی در گوشمون خوندن.البته آثار این خدای دروغین در زندگیم معلوم شد و با آنکه نماز میخوندم جاهایی لغزیدم که جرات روبرو شدن با خطاهامو هم نداشتم.کم کم از نمازم فاصله گرفتم .چون فهمیدم این خدا منو رستگار نمیکنه و نکرده . داشتم قبلنا خودمو گول میزدم .پر از قضاوتهای ذهنی بودمو هستم.شناخت دایره زحمت و رحمت خیلی جالب بود و ولی رهایی از وابستگی خیلی سخته و تمرین میخواد انشالله بتونم روحمو تراش بدم و گوهر درونیم رو بهش دست پیدا کنم البته با کمک استاد عزیزم جناب آقای جعفری و خانم گلشون ..

  • بنام خدا
    این سه فایل اخیرروچندین بارگوش دادم یکی ازمواردیکه خیلی باعث شدازخودم برنجم این بودکه این همه سال خدایی درزندگی من وجود داشته که قدرتی نداشته ومن بیشتراوقات احساس تنهایی کردم وفکرمی کردم که مشکلاتم روبایدخودم به تنهایی حل کنم،این همه سال نمازخووندم ولی بدون باورواقعی به اینکه باخدایی صحبت میکنم که نگفته همه حرفامو میدونه واون تنهاتکیه گاهمه،فراموش کردم که قدرت وپناه مطلق فقط اونه،به مسائل ومشکلات دنیااونقدربها دادم که دست ازنمازودرواقع دست ازاعتمادبه خداکشیدم،وجودش برام کمرنگ شد،فشارهاومشکلاتم روتقصیرخدادونستم ومثل طلبکارهافقط خواستم که مشکلاموحل کنهوچون حل نشدن باهاش قهرکردگ
    فراموش کردم که میتونم ازش کمک بخوام بواقع همه ی مانیازبه قدرتی مافوق قدرت بشرداریماگر بخوایم که روح وروانمون درآرامش باشه وچیزدیگه یی که ازشنیدن فایلهافهمیدم اینه که شدیدادردایره زحمت اسیرشدم،غم وغصه وافسردگی تمام ذهنم رواحاطه کرده،
    یه مقدارزیادی ازمطالب گفته شدهبرام قابل هضم نیست وبه راحتی نمیتونم باهاشون کناربیام،یه چیزی تودرونم باپذیرش این مطالب گیجنگه ولی سعی میکنم باگوش دادن مداوم فایلهااین باورهای جدیدرودرخودم تقویت کنم
    مورددیگه یی که ازش خوشم گیاداینه که بنظرم میادازفردامسائل ومشکلات روخیلی جدی نمیگیرم وبااعتمادبه اینکه من خدایی دارم که بجای همه برام جبران میکنه به خیلی ازچیزایی که بهمم میریخت شایدلبخندبزنم وسعی میکنم نترسم وخودم رودرآغوش امن خداوندرهامیکنم مآمنی که دلبستگی ووابستگی واقعی فقط دراونجامعناخواهدگرفت

  • با عرض سلام وخسته نباشید
    من از شما بسیار سپاسگزارم که من را با باور های خودم آشنا کردید باورهایی که بخشی از آنها تحت تاثیر شیطان ذهن من بود
    حالا دارم نمازم را با انرژی بیشتر و ایمان همراه بااعتقاد کامل به خداوند یگانه می خوانم ولذت دو چندان می برم که راحت تر از قبل با خدای درونم ارتباط برقرارمیکنم
    وتلاشم برای از بین بردن شیطان ذهنم که مدام در حال گمراه کردن ووابسته وایجاد ترس های ذهنی من است فکر می کنم
    به امید آن روز که اعتقادمن بخدا چنان حک شود که شیطان نتواند آن را بی اثر ومحوکند
    مطمئن هستم که این اتفاق قشنگ خواهد افتد
    با توکل بخدا
    وآموزش های مفید شما
    بسیار سپاسگزارم

  • سلام استاد عزیز حرفاتون قشنگه دلنشینه دلچسبه طوری که وقتی گوش میدم اشک تو چشمام جمع میشه من خودم تو یه خانواده مذهبی به دنیا اومدم تا اونج که تونستم نماز وروزه رو به جا آوردم ودر مورد ترس وامید به خدا ویس های شما اثرات خوبی رو من داشت ولی نمیدونم حرف های شما تا چه اندازه درس است اعتقاد شمارو ندیدم زندگی شمارو ندیدم روی شما شناخت ندارم راستش رو حرفای شما یه کم باشک می‌پذیرم تحصیلات شما تو چه زمینه ای است ببخشید اینا رومیپرسم

    • سلام خانم وندایی عزیز
      اول از هر چیزی بهتون تبریک می گم که به حرفهام شک می کنید! چون من اعتقاد دارم انسان ها از شک به یقین می رسن. ابتدا باید شک کرد و بعد تحقیق کرد و بعد به یقین رسید.
      دوم اینکه تصور کنید من سیکل دارم.. آیا ملاک شما برای پذیرش حرف های من مدرک تحصیلی منه! یا دانشی که دارم؟ آیا دانش و آگاهی نشانه ی تحصیلات و داشتن مدرکه؟
      چی میشه گاهی اوقات حرف های یه پیرمرد قد خمیده ی مو سپید بی سواد چنان با روح و روان آدم بازی میکنه که دکترها و مهندس ها و افراد تحصیل کرده و دارای مدرک مُریدش میشن!!
      سوم اینکه اعقادات من در کلام من جاریه. من لحظه به لحظه با تمام آموزش هایم زندگی میکنم. تمام حرف هایی که در فایل هایم آموزش می دهم را تجربه کردم و زندگی شان کرده ام.
      و آخر اینکه به صدای قلبتان گوش دهید نه به نجواهی ذهنتان که از جانب شیطان هستند.
      بهترین ها رو براتون آرزو می کنم.
      یه پیشنهاد بهتون میدم خانم وندایی عزیز، این رو به همه دوستانم میگم، و اون هم اینکه هر جا که متوجه شدید ذهنتون به شدت در مقابل صحبت های من گارد و جبهه می گیره متوجه شوید که همون باور رو باید اصلاح کنید تا به موفقیت دست پیدا کنید.
      موفق باشید.

      • سلام آقای جعفری
        در ابتدا من با تمام وجودم پذیرفتم که اضافه وزن نمود و تجلی مشکلات ذهن و زندگی ماست و ما برای سرپوش گذاشتن و تسکین دادن آنها غذا میخوریم تا برای زمان کوتاهی هم که شده ارتباطمون با دنیای اطراف رو از دست بدهیم و جهان رو حس نکنیم چه خوش خیال که این روش موقتی است
        بعد از جلسات ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ متوجه شدم کاملا در دایره زحمت زندگی میکنم و وابستگی به نظر و تایید دیگران سررشته تمام ترس های ریز و درشت من هستند
        فهمیدم چه مشکلات واهی برای خودم ایجاد کردم که اصلا وجود ندارند
        واقعا ارزش این آگاهی برای من خیلی زیاد است و خودش یعنی نیمی از راه
        سپاسگزارم

  • سلام استاد وقتتون بخیر

    برام خیلی خیلی جالب بود این دو فایل
    منی که ادعا کردم ترس زیادی ندارم وقتی فایلها رو گوش دادم و گفتید همممممممممه ترس هاتون رو لحاظ کنید بعد از دقت و کنکاش متوجه شدم عجب لیست بلند بالایی شد!!
    دیدم دقیقا درست میگید برای از بین بردنشون یه نیرویی فراتراز نیروی اراده خودمون لازمه…
    حالا تفاوت نترس بودن و شجاع بودن رو میفهمم…
    حالا تفاوت وابستگی و دلبستگی رو میفهمم…
    حالا میفهمم وقتی حالم خوبه دستم تو دست کیه و بالعکس…
    حالا فهمیدم چقدر خدام کوچیک و ضعیف بوده…
    حالا فهمیدم چجوری باید تو لحظه از بودن با عزیزانم لذت ببرم …
    چقدر کلمه اعتماد قشنگه وقتی کنار اسم خدا بیاد …
    انگار تو آغوش کسی عزیزتر از مادر قرار میگیری …
    عجب خیال راحتی پیدا میکنی…

    خدایا ممنونم ازت که این مسیر رو بهم نشون دادی😭😭😭😭

    آقای جعفری بزرگوار واقعا سپاسگزارم 💐

    • سلام خانم سادات عزیز
      شما عالی تمرین انجام میدید و مطمئنم به تمام آن چیزی که می خواهید می تونید دست پیدا کنید، به شرط استمرار در این مسیر.
      موفق باشید.

      • سلام استادگرامی
        باگوش دادن این فایلاحال عجیبی دارم فهمیدم ک من هیچم وچقدمسیراشتباه رفتم ودلیل حال بدم و افسردگیام واسترس مداومم فهمیدم تمام پروندهای ناتمام توذهنم انگاربسته شد حالم خوبه فهمیدم ک دیگه نباید ترس داشته باشم ،ب خدا اعتمادکنم همه چیزبه بهترین شکل انجام میشه ،قبل لیست کردن وابستگیهام گفتم چیزی ندارم بعدنوشتنشون واقعاترسیدم ک وای من کجای کارم به ساده ترین چیزهام وابسته ام ،وابسته ام ک انقد ترس دارم ب خدا اعتمادندارم ک انقد دلهره وجودموفراگرفته بود،استاد قبل ورودبه هپی فت من ازافسردگی رنج میبردم پیش هر روانپزشکی رفتم ی کیسه داروخواب آور داد وحرفای کلیشه ای زد و گف بروماه بعدبیا اصلا ذهن من قانع نمیشد باحرفاشون .خداشاهده این چندماهی که باشما آشناشدم چنان آرامشی دارم ک هیچ وقت احساس نکرده بودم ،باورمیکنید داروهامو گذاشتم کنار وآرامش دارم ماه پیش ازمطب تماس گرفتن ک حتمابیا اختلال ایجادمیشه امامن نرفتم وگفتم راهشوپیداکردم نیازی ندارم ک بیام وخوبم
        من برای تناسب اندام عضوشدم اما حالا باخودم میگم تناسب اندام چی هست چیزای ک اینجا بدست آوردم ن تو هیچ کتاب ن هیچ دانشگاه ن هیچ روانپزشکی بهم یاد دادن استاد باشما حال دلم خوبه واقعا ازتون ممنونم.خداراشکرکه تواین مسیرالهی قرارگرفتم

        • سلام بانو رامندی عـــــــــــــزیـــــــــز
          باور کنید روزم رو ساختید
          خیلی خیلی خوشحالم کردید
          خدارو میلیونها مرتبه شکر که حالتون خوبه
          هر چی داریم همه از صدقه سریه حضرت حقه
          خدارو شکر خدارو شکر و خداروشکر

  • 🥺🥺🥺خیلی خوب بود
    ممنون🙏🙏🙏🙏
    اجرتون با کسی که ازش گفتید❤️
    فهمیدم همه ترسام و غمهام از شیطونه
    و به خدای بزرگ پناه بردم از ترس‌ها و نگرانیهام و پیش هر ترسم یک یا الله نوشتم
    سپاس سپاس سپاس

  • سلام خدمت استاد عزیز ممنون از انرژی که بهم دادین از تمام وجود تغییر میکنم وتلاش میکنم به خدای واقعی درونم برسم وسعی میکنم باهاش ارتباط برقرارکنم وبا او درددل کنم ممنون که یاداوری کردید ماخالقی بسی مهربان تر ازمادر داریم که مواظبمان هست وهدفش ازآفرینش ما بیهوده نبوده وهدفمند بدنیا آمده ایم ازخداوند مهربان برای تمام هم گروهیهای عزیزم زندگی جدید باروحیه ای بالا خواستارم

  • سلام وشب بخير
    من دراين دوجلسه آموختم كه ذهنم رابراى آينده اى كه اصلا ممكنه نباشه مشغول نكنم وبااعتمادبيشتر به خدا
    خداى بزرگتر وقويترى داشته باشم كه ميتونه درآينده درنبود من بهتراز من نگهدار ومددرسان فرزندم باشه
    يادگرفتم كه ما به اندازه اى كه ميخواهيم وايمان واعتماد داريم به خدانزديك ميشيم پس دلم رااز نگرانيهاي آينده و افسوسهاى گذشته خالى كنم وتنها وتنها بااعتماد به خدايى كه خيلى بزرگهدرزمان حال زندگى كنم
    ممنون از استاد عزيز
    متن زيبا وتاثير گذار خانم رهروان عزيز وديگر دوستان هم كه معانى رااز صحبتهاى استاد بيررن كشيدند كمك كرد تا بيشتر به خودم بيام

  • سلام به استاد عزیز امین آقا جعفری و همه دوستان عزیز هپی فت
    این چله واقعا عالیه، خصوصا روز چهاردهم و پانزدهم فوق‌العاده بود، چون سخنان استاد از دل بر می خیزد لاجرم بر دل نشیند، بحث اعتماد به خدا تلنگر خوبی برایم بود، حقیقتا تناسب اندام جزء کوچکی از اهدافم شده، دیگه از نگاه مردم، حرف مردم و… هراس ندارم خیلی دعاگوتون هستم
    خدارو بی نهایت سپاسگزارم بابت آشنایی با شما

  • سلام خدمت استاد و هم گروهی های عزیز
    استاد عزیز با این صحبتهایی که کردید احساس خوبی پیدا کردم و به خدا نزدیکتر شدم و اعتمادم به پروردگار بیشتر شد و آروم شدم یاد گرفتم برای خودم و حال خودم زندگی کنم اگه به خدا اعتماد داشته باشیم هر چیزی رو که میخواهیم بدست می آوریم من همیشه استرس بچه هام و همسرم رو داشتم ولی با شنیدن این فایل خیلی خیلی استرسم کم شد.ممنونم استاد🙏🏻

  • تاکید اینکه چقدر نیاز داریم در لحظه زندگی کنیم
    چقدر نیاز داریم که به نیروی برتر اعتماد داشته باشیم
    که این دو تا حاصلش آرامش و رسیدن به خواسته هامون ه
    اینکه مثل اون کودک باور قلبی داشته باشیم
    و ترس هامون رو بشناسیم و مدد بگیریم و بهش چیزه بشیم
    اینکه حواسمون بشه همنشین شیطان نشیم
    اینکه حواسمون باشه همه چی رو به هم ربط ندیم! حال بد رو انتشار ندیم و روووش تمرکز و توجه نکنیم
    که اگر توجه کنیم، جهان موظف ه که برای ما بیارتش
    بیایم و این یه جا هم رنگ جماعت دائما شامی و نق بزن نباشیم
    در فرکانس مثبت چله قرار بگیریم و بذاریم اتفاق های خوب برامون رقم بخوره

  • سلام و عصر بخیر
    من یاد گرفتم که این من هستم که هر لحظه و هر دقیقه از زندگیم، دارم به خدای خودم اندازه و قدرت میدم ، حالا که خدا به اندازه ی ایمان من و اعتماد من ، برای زندگی من خدا میشه ، حالا که خودم به اندازه ی ظرفی که تو دستم هست از خدا برای زندگیم برداشت میکنم و در واقع خودم دارم خدامو میسازم ، پس چرا تلاش نکنم که ظرف وجودم رو ، اعتماد و اعتقاد و ایمانم رو بزرگتر نکنم ؟ که در پی اون به خدای بزرگ و اصلی خودم برسم؟
    میخوام هروز بیشتر از دیروز ذهنم و فکرم رو خلوت تر کنم و با هر چیز بیهوده ای اشغالش نکنم که نکنه دیگه جایی برای نشستن خدا نباشه ؟
    میخوام هروز حال و احوال واحساسم رو زیر نظر بگیرم و ببینم که توی چه احوالی به سر میبرم ، سریع از خودم بیام بیرون و خودم رو از بیرون نگاه کنم ، آسوده ام ، یا مضطرب ؟ خوشحالم یا ناراحت ؟
    در لحظه ی حال هستم ، هوشیار هستم ؟ یا غرق دیروز و فرداها ؟ با شیطان هم نشینم ؟ یا با خدا؟
    از این به بعد هروز این سوالی رو که همیشه از دیگران میپرسیدم رو اینبار و از امروز اول از خودم بپرسم: که (کجای درونت هستی ؟؟؟ حالت چطوره؟؟؟)هوشیار هستی ؟
    بسیار سپاسگذارم از خدای بزرگ از اینکه بودنم در این مسیر خودش نشانه ای هست که باید بالاتر برم و بیشتر خودم رو بشناسم .
    سپاسگذار استاد عزیز🙏

  • سلام خدمت همه دوستان واستاد عزیز
    من بعد از شنیدن فایلهای جلسه ۱۵ و۱۶ فقط از خدای درونم از خدایی که از روح خودش در من دمیده و من و اون یکی هستیم معذرت خواهی کردم.خواستم من رو ببخشه که اینقدر در زندگی من کمرنگ شده با وجودیکه درتک تک لحظات زندگیم حضور داره و تمام مسائلم رو حل کرده ولی باز هم من هنوز به این خدا اعتماد نکردم.و خیلی وابستگی ها دارم.وروی دیگران بیشتر از خدا حساب کردم.در حالیکه فهمیدم باید اعتبار همه اونها رو به خدا بدم.تصمیم گرفتم خیلی قاطعانه تمام ترسهام رو که نشانه بی ایمانی من هستند رو به خودش بسپارم وهمه اونها رو رها کنم .واین جمله بارها در ذهنم مرور شد که تنها خدا مرا کافی است. برام یادآوری شد چه زمانهایی که در مسائلم به خدا اعتماد کردم وتمام کارهام رو به خودش سپردم واز راههای خیلی ساده وطبیعی مسائلم رو حل کرد ومن رو سورپرایزم کرد.با وجودیکه بارها این معجزاتش رو دیدم ولی باز هم فراموش کردم .ولی دیگه تصمیم گرفتم که فقط به خودش وابسته باشم ومطمئن هستم که این دوره واین مسیر هم بخشی از هدایت خودشه وپاسخ به خواسته ی منه .وشما استاد گرامی وخانم خیری عزیز دستی از دستان پروردگار هستید که خداوند سر راهم قرارداده.چون اون بیشتر ازمن میخواد که من به خواسته م برسم وشاد باشم.
    خدایا سپاسگزارم.

  • سلام استاد گرانقدر دوستان گلم و ونجمه عزیزم بعد از گوش کردن به این دو جلسه اعتماد و اعتقادم به خداچند برابر شد البته من قبلا هم به خدا اعتقاد و اعتماد زیاد داستم و اثرش توی زندگیم زیاد دیده بودم و همیشه میگفتم با حساب کتابای من این اتفاق غیر ممکنه ولی با توکل به خدا انجام میگرفت وهمیشه خواسته هامواز خدا میخوام و لی قدرت ریسکم خیلی پایین برای شروع یک کار و یا یک خرید همیشه تعلل میکنم و فکر کنم به همین دلیل باید بیشتر روی اعتماد و اعتقادم به خدا کار کنم در ضمن امروز لاغریمو هم به خدا واگذار کردم و گفتم خداجون نمیشه و نمیخوام نداریم باید کمک کنی لاغر شم 😁

  • استاد این حرفها جهت نگاه منو عوض کرد
    سالهاست که تمرکز کردم روی لاغری و گفتم این مسئله برام از همه مهمتره و به هیچ هدف مهم دیگه ای فکر نکردم ولی متاسفانه بهش نرسیدم
    چیزی که فهمیدم این بوده که معطل کردن زندگی برای روزی که لاغر شوم کار اشتباهی بوده و چاقی علت حال بد نیست بلکه معلول حال بد هست

  • با سلام خدمت استاد عزیزم اقای جعفری بزرگوار

    به نظر من ما باید از هیچ چیز ترس نداشته باشیم خودمون بشناسیم خدامون بشناسیمو درک کنیم که چقدر خدای بزرگی داریم از ترس به دلمون راه ندیم همه چیز حله میشه با اعتماد کردن به خدا خودمون میتونم مشکلامنو باکمکخدا حل کنیم،با تمرین تغییر ذهنیت نسبت به مسایل عوض کنیم

  • سلام امیدوارم حال دوستان هم مثل من از همیشه بهتر باشه احساس میکنم بیشتر از همیشه من به خدا و خدا به من نزدیکتر شدیم اطمینان دارم با توکل به خدا واعتمادنفسی که به من میده میتونم بر وسوسه های شیطانی غلبه کنم با پشتیبانی وکمک استاد جعفری که میدونم بعد این همه سال این هم کار خود خداست که ‌من را با این گروه معنوی وموفق آشنا کرد

  • سلام
    من واقعا لذت بردم
    با توجه به اینکه از نظر کاری تو شرایط خیلی سختی قرار دارم
    و از نظر روحی روانی کم آوردم
    این ویس ها مثل آب رو آتیش بودن
    از نظر تغیرات بگم خیلی اروم تر شدم
    مرتب گوش میدم
    تا فقط معتقد نباشم
    باید اعتماد
    بازم ممنونم

  • سلام به استاد عزیز و گرامی
    من با آموختن این دو جلسه بیش از بیش به قدرت خدای خودم پی بردم و تصمیم گرفتم با ایمان به خدای بزرگم بر ترسهام غلبه کنم من یاد گرفتم که هر چه ترسهای ما بیشتر باشه به این معنی که اعتماد من به به خدا کمتره
    اگر همه چیز رو به خدا بسپارم و سعی کنم در لحظه زندگی کنم خداوند آرامشی عظیم رو در وجود من ایجاد میکنه و خدا بهترینها رو برای من میخواد🍀🍀

  • باسلام خدمت خانواده هپی فت خودم☺️
    اینقدر حالم خوبه که گفتن نداره!!!
    من همه جلسات رو دوست داشتم اما این دوتا فایل آخر چقدر قشنگ بود😍 آخه مگه میشه حرفهای به این زیبایی رو شنید و اثر نداشته باشه؟! امکان نداره، من که خیییلی لذت بردم و خوشحالم که دارم کم کم به خودشناسی و خداشناسی میرسم. استاد گرامی، یک دنیااااا ممنون که هرچقدر تشکر و سپاسگزاری کنم کمه واقعاً.
    اصلاً تو صحبتهاتون مشخص میشه چقدر با نظم و وسواس، مطالب زیبا و اثرگذار رو در کنار هم قرار میدین و یه متن بینظیری رو میسازین.
    بسیار دمتون گرم 👏🏻👏🏻👏🏻
    الهی در پناه خدا باشید جناب استاد و خانم خیری عزیز و نازنینم🙏🏻💓🌹

  • سلام براستادامین گرامی و نجمه خانوم عزیز.
    من با توجه خیلی زیادی سخنان گهر بار شما رو گوش دادم واقعا خیلی جالب و به جا بود من اینقد غرق دنیای جسمی شده بودم که به کل تمام دانسته ها مو یادم رفته بود. هر کاری که انجام میدادم هر تشکر و سپاسگذاری که از خداوند میکردم به خاطر داشته هام بود مثلا صدقه میدادم به خاطر سلامتی بچم ذکر میگفتم به خاطر زندگی ارومم.ولی یادم رفت که خدا راباید به خاطر خدایی خودش بخوام، تشکرم، سپاسم باید به خاطر حال دلم باشه.خدا همیشه خداییشو میکنه ولی من بنده به خاطر سرکشیمون یادمون میره هر چی داریم و نداریم به خواسته خداست.من تصمیم گرفتم از امروز برگردم به اصل انسان بودنم به جای امید به بنده به معبودم امید داشته باشم.ترس در دلی که خدا باشه جایی نداره.من ترس از پیری داشتم ولی اگه خدا نخواد من حتی به مرحله پیری هم نمیرسم.اگه من یک ساعت با توکل زندگی کنم خیلی ارزشش بیشتر از اینکه صدسال زنده باشم ولی خدا نداشته باشم.من خدا را میخام به خاطر ارامش درونم نه اسایش جسمم

  • سلام استاد وقتتون بخیر
    من تو این دو جلسه یاد گرفتم که باید به خدای درونم که همون یه جورایی ناخداگاهمم هست اعتماد کنم،باهاش دوست باشم ،با اعتماد به خدایا درونم و همه چیز رو ازون خواستن می تونم موفق باشم ،یاد گرفتم که نباید وابسته ترسهام باشم ،با هرچه بیشتر فکر کردن به ترسهام بهشون وابسته تر میشم و با وابستگیم به اونها نمی تونم هیچ وقت با اونها مواجه بشم مثل همین چاقی با هرچه بیشتر فکردن به چاقی و بهش بیشتر چسبیدن بهش وابسته تر میشم و هیچ وقت از دستش خلاص نمیشم
    تصمیم گرفتم که دیگه اصلا بهش فکر نکنم و فقط و فقط رفتار هایه غلطم رو درست کنم ،تصمیم گرفتم وقتی هرروز از خواب پا میشم کاری رو انجام بدم که روزم به بطالت نگذره و کاری تا پایان روز برایه خودم کرده باشم
    من از شما خیلی خیلی ممنونم
    از نجمه جون هم خیلی خیلی سپاس گذارم با راهنماییی که به من کرد یه دنیا کمک بود بهم ،واقعا از شما ممنون و سپاس گذارم

  • سلام خسته نباشيد استاد عزيز: به لطف اموخته هاى شما ياد گرفتم كه بيش از پيش به خودم احترام بگذارم و توكلم به خداى مهربان رو ، افزونتر كنم ، و ميدان رو براى وسوسه هاى كوچيك و بزرگ شيطان ذهن ، خالى نكنم در كنار اين مهم، روى اعتمادم به معبود يگانه همواره جهت ارتقاء ، تلاش كنم در كنار همه اينها ، درسهاى زندگى زيادى از اموزشهاو ديد گاه ها تون اموختم ، يكى از تغيراتى كه در روند زندگيم انجام دادم اينه كه ضمن عذر خواهى از فرزندانم موقع صرف ناهار و شام ، كنار ميز نميشينم و اين موضوع باعث شده كه متعادل تر غذا بخورم ، و نگران ناراحت شدن عزيزانم نباشم چون كاملا درك ميكنند ، ياد گرفتم در رسيدن به اهداف مشتركم در گروه هپى فت مقايسه شدن با يكديگر راه درستى براى محك زدن ميزان موفقيت نيست ، ياد گرفتم از اعتماد به خودم ميتونم راحت تر به اعتماد به ايزد منان برسم، خدا رو شاكرم كه ترس هاى فيزيكى به معناى اخص كلمه در زندگيم نداشته و ندارم اما تكرار و تكرار و تاكيد شما باعث شد كه بيشتر در وجود و افكارو ذهنم جستجو كنم تا اگر چنانچه ترسهاى پنهانى دارم ، اونها رو كشف كنم و به حل شون به خودم كمك كنم ، دل نگرانى هاى روزمره زندكيم به لطف شما خيلى كمرنگ شده و خلاصه اينكه باور دارم كه اعتقاد ، ارادت و اعتمادم به خداى مهربان باعث شد كه درِرحمتش به روى من بيش از پيش گشوده بشه ومن با شما استاد پر تلاش ، با مسعوليت پذيرى بسيار بسيار بالا ، دلسوز ، ومتعهد و محترم همراه با بانوى بى نظير، نجمه خانم عزيزم و گروه هپى فت اشنا بشم و از اموزشهاى بى نظيرتون بهرهمند بشم ، من خوشبختم كه در اين جهان هستى براى بودن در مسير درست زندگى انتخاب شدم و باور دارم جز ء بنده هاى خاص و مورد عنايت خداى خودم هستم كه هپى فت شد رمز رسيدن به اهدافم ، نه تنها در بحث تناسب اندام ، كه حتى در امور بسيار مهمتر ى مانند خود شناسى و خدا شناسى . سپاس 🙏سپاس 🙏سپاس🙏

  • سلام خدمت استاد عزیزم و خانم خیری جان و تمام دوستان
    چقدر امروز حالم دگر گون شد وقتی این فایل و گوش کردم به خودم قول دادم هر روز صبح وقتی که از خواب بیدار میشم این فایل تا مدتها گوش کنم دلم میخواست بوسه بزنم بر دستان شما استاد الانم که اینو مینویسم اشکم داره جاری میشه هیچ کس غینجوری اینقدر قشنگ نگفته بود درمورد خدا برام چاق و لاغری من الان دیگه برام مهم نیست چون دارم درس زندگی میگیرم خدمت شما استاد امروز و هر. روز تلاش میکنم فقط در لحظه زندگی کنم راز بزرگ هپی فت همینه در لحظه زندگی کردن اگر امروز و هر لحظه اگاه باشم به چیزی که میخورم اضافه وزنی وجود نخواد داشت اصلا این فایل رو همه باید هر روز گوش کنیم چقدر خوب گفتید استاد ما اعتقاد داریم ولی اعتماد نه امروز به همسرم‌گفتم واقعا من چقدر سبک مغزم من به تو اعتماد دارم ولی به خدا نه درصورتی که همین خدا تورو سر راه من گذاشته امروز 25 شهریور تکرار تولد من قشنگ ترین کادو رو از شما گرفتم قطعا تلاش میکنم در لحظه زندگی کنم و تلاش میکنم ترسهام رو به خدا بسپارم و تسلیم عشق الهی بشم🥺🥰

  • سلام خدمت استاد عزیز،من در این دو جلسه ،مخصوصا جلسه دیشب یاد گرفتم،ک اعتماد کردن ب خداوند کوهها روکوچک نمیکنه ولی بالا رفتن از آن را اسون میکنه،درست همین کاری ک شما برای ما انجام میدید،شما راه لاغر شدن ولی بارمثبت فکر کردن رو ب ما یاد میدید،وخداوند خودش قول دادهک با هرسختی اسونی هم هست،دیگ نگران چی هستیم ب خودش توکل میکنم،واین چله رو ادامه میدم ،ب امید روزهای بهتر

  • سلام و شب به خیر خدمت استاد گرامی که ولله نام استادی لایق و برازنده ایشان هست

    بنده به خاطر مسائلی که درگیر بودم که خانم خیری در جریان هست خیلی کم میتونستم در کلاس ها شرکت کنم ولی الان با شنیدن یکی دیگه از فایل های استاد در مورد ترس
    واقعان به خودم اومدم که خداوند چقدر بزرگ و مهربان هست که برای تک تک ما از زیبا های دنیا دریغ نکرده ولی ما متاسفانه خدا رو فراموش کردیم واقعیت همین هست وقتی در ذهن کسی خدا کمرنگ بشه حتما شیطان پر رنگ میشه

    مرحبا مرحبا به استاد گرامی که از این دریچه زیبا و قشنگ هم با خدا ما رو آشتی میده و هم زندگی سالم و زیبا
    من واقعیت تمام ذهنیت خودم می نویسم و ان شاءالله بتونم با خواست خدا و یاری استاد گرامی راه دورست فکر کردن و زندگی کردن یاد بگیرم

    ممنون از استاد گرامی و خانمی خیری گلم و تمام عزیزانی که خواننده مطلب بنده بودین
    شب تون خدایی

  • با سلام خدمت دوستان عزیزم
    طی این هفته اخیر، دو سه تا مشکل و مسئله برایم پیش آمد که اگر قبل از دوره هپی فت بود حسابی اعصابم خرد میشد و به زمین و زمان غر غر میکردم و ناراحت میشدم ولی با آموزشهای استاد و بارها گوش دادن فایلها ، این دفعه اصلا حس بدی نداشتم و تازه خوشحال هم بودم و حالم بد نبود مرتب خدا را شکر کردم چون به خدای مهربانم اعتماد کردم او برای من بد نمیخواهد و مسائل پیش آمده تقصیر اشتباهاتی بود که خودمون مرتکب شده بودیم در دو تای آنها خدا من و پسرم را کاملا از خطر حفظ کرده بود صحنه خیلی خطرناک بود ولی ما کاملا از آسیب حفظ شده بودیم خوشحالم که خود و خانواده ام را به دست خوب کسی سپرده ام خواستم با شما در میان بگذارم تا با قدرت بیشتری با خدای خود دوستی کنید قدرتش بی همتاست در همه موارد زندگیمون از او کمک بخواهیم توانای مطلق است خدایا متشکرم

  • این چند جلسه اخیر ، خیلی از مشکلاتمو ک گوشه ذهنم زنده به گورشون کرده بودم ، دوباره پیدا شدن .‌اول پر از استرس شدم ک چقدر مشکل دارم. اما دیدم غم ها و نگرانی هام با بقیه دوستام مشترکه . مثله گروه درمانی ها ک شنیدن مشکل بقیه باعث میشه بفهمی تنها نیستی ، یکمی ارومم کرد .‌حالا میدونم باید دست بکشم از وابستگی هام ، اما هنوز ب درک درستی نرسیدم . واقعا گیج تر از گذشته شدم .‌این چند وقته بیخیال همه چیز شده بودم ، روی یه تیکه چوب رو امواج دریا بودم تا موج منو یه جایی ببره ، اما الان میگم ن ، بذار دور و برمو نگاه کنم،‌شاید تونستم کاری بکنم .
    یادم اومد از این بیت شعر
    یار دوست دارد اینهمه آشفتگی
    کوشش بیهوده بِه از خفتگی
    این نگرانی ها ، این تلاش واسه پیدا کردن راه حل ، یه جور شوق زندگی رو ایجاد میکنه.
    خدایا به خاطر همه چیز ازت ممنونم

  • سلام درود
    بعداز گوش دادن بارها و بارها جلسات تصمیم گرفتم که در هر کاری و چیزی فقط بخدای وجودم توکل کنم و ایمان داشته باشم و همه چیز را از اون بخواهم و از خدای خودم بخواهم که در تمام مراحل زندگیم من را راهنمایی و یاری کند.
    خدا را در زندگیم پیدا کردم که فکر میکنم فراموشش کرده بودم.
    ایندو جلسه برای من بسیار عالی عالی عالی بود و حس خیلی خوب و عجیبی داشتم که بسیار آرام بخش بود .
    خیلی خیلی ممنونم

  • سلام به خدای هستی و خدای وجود خودم و شما عزیزان و استاد گرانقدر .🌹
    عقیله هستم .
    باتوجه به حرفهای زیبا استاد گرانقدر فکر میکنم بهترین راه برای شناخت خدای هرکس شناخت خود واقعی و وجود خودمون هست .
    که به امید خداوند واستمداد از اون من توی تمام این سالها مخصوصا بعداز امتحان الهی در عنفوان جوانی همه ی تلاشم همین بوده و بارها با تمام ترسها گفتم هرچه خدا بخواهد حتما بهترین هست .
    چون فرموده :
    🌹مع العسر یسری 🌹
    سپاس فراوان از کلام های خداوند که همیشه در قلبها نفود میکنه.و شما برای ما یاد آوری کردید .

  • درود خدمت استادعزیزو همسرگرامی وهم گروهیهای که میخوان یاد بگیرن شاد باشن
    والا استاد دارم روخودم کار میکنم اولن به خودم اهمیت بدم اول خودم هم شاد باشم هم اینکه وابستگیهارو کنار بزارم چون دوبار چوبشو خوردم بد جورم خوردم یکی اینکه اینقدر درسن نوجوانی وابسته مادرم بودم که گاهی شبها که مبادا مادرمو از دست بدم چندین بار توی رختخواب به شدت گریه میکردم تا آخر سر در سن ۲۰سالگی تصادف کردومرد دومین وابستگیم ترس از خیانت از طرف شوهرم بود وجدای که اینم عملی شد ولی الان میخوام بیخیال همه چیز باشم وهمه ی وابستگیامو بخدا بسپارم وبراخودم زندگی کنم مطمئنم میتونم بیاری خداوندوراهنمایی های شما استاد عزیز چقدر خوب شد خدادوستم داشت که شمارو سر راهم گذاشت ولی از هر چیزی که بگذریم آیا میتونم ترس از گربه راهم پیروز بشم

  • باسلام خدمت آقای جعفری وخانم خیری گلم. ای خدای مهربان ممنونم گه این استاد واین گروه را درسر راه من قرار دادی که این چنین عالی مارا رهنمایی مکنند واقعا خیلی حالم خوب شد مثل وقتی که دلمان پر با مادرت درد دل کنی حالت خوب میشه من بااینکه نماز وقران مخواندم ولی این دوجلسه خیلی عالی بود تمام ترسهایم ریخت و کاملا دروجود خودم خدا احساس کردم. خواهش میکنم در مورد ارتباط با خدا هم صحبت کنی. باتمام وجود ازاستادم تشکر میکنم ممنونم

  • سلاام خدمت استاد و خانم خیری عزیزم و همراهان گروه
    من همیشه خدارو کنار خودم احساس کردم . و همه چیو به خودش سپردم و این چله حتما میتونه به ذهن ناخودآگاهم کمک بیشتری کنه تا یه سری مطالب منفی رو از ذهنم دور و یه سری دیدگاهای جدید و مثبت رو در ذهنم جایگزین کند تا قبل از جلسات 14و 15 به ترس های فیزیکی و ذهنیم خیلی فکر میکردم . بعد از جلسات ترس های ذهنیم کمرنگ شده . اما متاسفانه هنوز از قضاوت ها و دعوا ها و بگومگوهای روزانه می‌ترسم و درگیرم…..

    خیلی ممنونم که تا اینجا همراهی کردید 🤗
    بابت انرژی های خوبتون هم ممنونم و خیلی خوبه استادی به خوبی شما داریم 😊😊

    خداوندا
    بابت همه چیز شکر🙏🏻🌹🙏🏻🌹

  • سلام خدمت هم گروه‌های محترم واستاد گرامی
    بعد جلسه 14و15 من بیشتر به خودم وخدای خودم فکر کردم ودیدم که واقعا چرا باید اینقدر از آینده بترسم. واینکه چقدر فراموشکاریم که به نعماتی که خداوند برامون قرار داده کم توجهی می کنیم البته بیشتر منظورم خودم هستم می خوام از این به بعد بیشتر به خودم و خدای خودم بیندیشم واز او یاری بگیرم وکمتر بترسم واسترس داشته باشم و از آقای جعفری تشکر می کنم که ذهنم را راهنمایی کرد

  • سلام استاد گرامی
    دوجلسه اخیر شما بیشتر کلاس خودشناسی و رشد شخصی بود ،ما رو بیشتر با خودمون و خدای خودمون آشتی داد و ما رو بردید به سرچشمه تمام مشکلاتمون و نه صرفامشکل چاقی اگه بخوام بگم من قراره چه تغییری بکنم باید بگم روی باورها و اعتقاداتم و ارتباطم با خدا کار خواهم کرد از شما سپاسگزارم که باعث تفکر بهمراه آرامش برای ما شدید
    نمیدونم به چه زبانی از شما تشکر کنم فقط فکر میکنم شما پاسخ خداوند به تمام دعاها واستغاثه هامون هستید

  • سلام استاد گرامی
    من با حرفاتون انرژی گرفتم چون خدا رو همیشه کنارم گاهی تو اغوشم حس میکنم اما این صحبتها باز منو انرژی بیشتر داد یعنی صبح گفتم اصلا دیگه نمیترسم از هیچی هیچی
    میدونین حرفاتون چی گفت به ما گفت بیدار ین اما خودتو رو به خواب زدین همیشه بیدارمون کنین گاهی ما چرت میزنیم از اینکه هستین ممنونم صبحها اول انرژی تزریق کنین بعد تمرین ما رو بگین ممنون

  • باسلام اقای جعفری با این تمرین ها فهمیدم که با چالش هایی که برام پیش آمده واقعا مستحق چاقی بودم چراکه من ادمی نبودم که در مواجه با غم هام، گریه کنم یا دادوبیداد کنم یا بزه کار بشم من حتی یک دفعه جواب مادرم ندادم و همیشه سعی کردم تنهاش نزارم ولی به خوردن پناه آوردم و همین منو آروم می‌کرده ،وبعداز این چند جلسه که متوجه خودم شدم با اندک ناراحتی ولع خوردن پیدا میکنم وتا جایی که میشه سعی میکنم خودمو آروم کنم تا ولع خوردنم پایین بیاد ،وسوال ترس ،که دل مشغولی زیادی داره وبیشتر ذهن و ساعتهای زندگیم پر کرده ،من سالها پیش ترس فوت پدرمو داشتم که پیش اومد وبا مرگ اون من هم مردم ،وکم کم به دنیا برگشتم ،من چون از ترسم به سختی عبور کردم برای همین ترس هایم ترسناکتره،من به خدا وعدالتش خیلللللی ایمان دارم ولی باید سعی کنم در همه موارد بهش اعتماد کنم .واین توکل ایمان زیاد میخواد که امیدوارم با این درس های شما بتونم به اون مرحله برسم .به امید اون روز

  • دوستان عزیزم سخنان استاد در این دو تا فایل واقعا قابل تأمل و تفکر است خوبه بیشتر آنرا گوش کنیم چون با درک آن خیلی از مشکلات ما حل میشه من بعد از مسائلی که برایم پیش آمد از خدای خوبم دور شدم و حس بی قراری و آشفتگی تمام وجودم را پر کرد اما باز آنقدر خدایم به من لطف داشت که دوباره من رادرمسیر درست قرار داد گفته های منطقی و دلنشین استاد عزیز پرده های تاریکی را کنار زد و حس کردم با اعتماد به خدای مهربان بر همه ترسهایم غلبه میکنم او مافوق تمام قدرت هاست و تکیه به او پشتوانه محکمی است برای رفتن به دل سختی‌ها و ترسها و مشکلات
    اعتماد و عشق به خدا یعنی فراموش کردن خویشتن و اعتقاد به اینکه او توانا ودانا و شنوا به تمام اموری است که ما از حل آن عاجزیم پس خود را به کسی بسپاریم که بیشتر از خودمان ما را دوست دارد او از رک گردن به مانزدیکتر است بهتر است دوستی بیشتری با او داشته باشیم

  • سلام. خدمت استادمحترم وهم گروهیهای عزیز.
    استاد محترم وای انقدر عالی بوداینجلسه که گفتم کاش دیشب گوش میدادم. اخه به دلایلی شبها گوش نمیدم.
    آخرای صحبت دیگه اشکمودراوردیداشک غصه نبود نمیدونم بگم اشگ چی.
    وازاین دوجلسه به این فکرافتادم که من چقدرادعا دارم وعمل کم.
    تصمیم بیشتری گرفتم تلاش کنم دلبسته نباشم.
    به خدای مهربان بیشترتکیه کنم وحواسم به کلکهای شیطانی بیشترباشه.
    بایدتوعمل علاوه براعتقاد به خدااعتمادداشته باشیم.
    مثل همون پسره به خلبان پدر.
    وتوبحث چاقی ولاغری همه چی به خوردن ختم نشه. خوشحال ناراحتی هیجان. میخوام سعی کنم فکرمواززوم کردن توبحث خوردن به چیزای بهترومهمترسوق بدم.
    وبه امیدخدا تمرینی روکه برای شبها داده بودین که تصمیم بگیرم که فردا براشخصیتم اهمیت بیشترازغذای زیادخوردن وصبحها تمرین اینکه بهترین خودت باش امروزازهیچی نترس. شیطان حالتو بد وخداحالتوخوب میکنه.
    ودیگه اینکه شما وخانم خیری رودعامیکنم. وخداروشکرمیکنم.
    دتواین مدت بیشتر به حرفایی که گفتین فکرمیکنم واحساس میکنم دارم میفتم تومسیری که میگن تفکریه عبادته وخیلی مهمه.
    به فکرافتادم که ازبچگی بایدعلاوه براعتقادبه خدااعتماد روبه بچه ها آموخت.

  • عرض سلام خدمت استاد گرامی و سرکار خانم خیری عزیزم
    هرچه قدر تشکر و قدردانی کنم به اندازه سر سوزنی نتوانسته ام حق محبت شما را جبران کنم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
    امشب سخنان استاد دلم را لرزاند احساس شادی و شعف زیادی دارم مدت ۵ سال است که این مطالب در درون من میچرخند و خود متعجب از آن قادر به بازگویی آن به اطرافیانم نبودم میترسیدم دیدگاه من را مسخره کنند ولی امشب استاد آنچه که در ذهن من شناور و در تلاطم بود را بیان فرمودند سپاسگزارم خدارا شکر میکنم که شما عزیزان را سر راه من قرار داد مطمئنم که به خواست خدای مهربانم در مسیر شما قرار گرفتم تا از این آشفتگی و بی قراری ذهنی خلاص شوم سپاسگزارم از پروردگارم خواهان بهترینها برای شما خانواده محترم هستم متشکرم 🙏🙏⁦❤️⁩⁦❤️⁩🙏🙏

  • سلام و عرض ادب به همه عزیزان
    حرفهای جناب استاد بوی خدای مهربونم رو میده و خیلی به جان دل میشینه و چقدر قلب آدم رو جلا میده و وقتی حضور خدا در وجودمون باور کنیم و نهادینه بشه ترس ها کوله بار بسته و برای همیشه میره ولی واقعا چگونه نهادینه بشه که هرگز در لحظه هم فراموشش نکنیم

  • سلام.وقت بخیر جناب جعفری عزیز وهمگروهی های گر امی وشاد.من بعد گوش کردن به سخنان استاد وهمراهی های عزیز کلا ترس های فیزیکی را فراموش کردم وامیدوارم که ترس های ذهنی را هم به کمک خداوند کریم وهم فکری استاد از بین ببرم.ممنون از زحمات استادگرامی

  • سلام به استاد گرامی
    من با گوش دادن به این فایلها به تنها چیزی که دیگه بهش فکر نمیکنم شاید لاغری باشه
    تازه فهمیدم چقدر از خدا دور بودم در صورتی که همیشه قران و نماز به موقع میخوندم
    اما از این به بعد همیشه خدا رو در کنار
    خودم و خانوادم لمس خواهم کرد همانطور که همیشه در کنار ما بوده ودر مشکلات همراه و کمک حالمون بوده
    خدایا فرزندان و همسرم وتمام عزیزانم را به تو میسپارم خودت همیشه ودر همه جا نگهدارشان باش

  • سلام
    من باید اعتراف کنم از خودم خجالت کشیدم من هر بار که به فایل ها گوش دادم از خودم واز خدای خودم خجالت کشیدم من هر روز نماز می خونم قران میخونم هر شب با ایت الکرسی میخوابم بعد هر روز خودم رو به شیطون نشون میدم ودنبال قدمهاش میرم وای بر من حرفهای شما من رو به خودم اورد یعنی با زبونم به یاد خدا بودم ودر دلم دنباله رو شیطان من همیشه سعی میکردم تصویر زیبا یی از اینده در ذهنم بساز واینطوری به فکر های منفی و این ترسهام غلبه کنم ولی از این لحظه با توکل به خدا دیگه یک درصد هم ترس ذهنی رو به وجودم راه نمیدم واز خدا میخوام کمکم کنه ترسهای فیزیکیم رو هم از بین ببرم
    ممنونم استاد
    عبدی

  • سلام وقتتون بخیر
    تا قبل از جلسات 14 و 15 به ترس هام فکر نمی‌کردم یعنی میدونستم از یه چیزهایی میترسیدم ولی توجه نمی‌کردم شده‌ بود جزو زندگیم .
    بعد از جلسات در درونم انقلابی بر پا شد و هر وقت ترسی سراغم میاد با خودم مبارزه میکنم تا ازش دور شم . اما متاسفانه موفق نمیشم .
    هنوزم از قضاوتها و دعواها و بگو مگوهای روزانه میترسم و درگیرم 😔😔😔

  • سلاااااام🙂🙂🙂🙂
    فقط میتونم بگم خدایااااااااا خیلی خیلی دوستت دارم .دلم برای ادمایی میسوزه که خدا یا تو زندگیشون کم رنگه یا اصلا وجود نداره.خدایا بخاطر همه چی ازت ممنونم.و همیشه کنارخودم احساست کردم بخاطر همینه که از هیچی نمیترسم و حتی اگه اتفاق بدی تو زندگیم بیفته نگران نمیشم چون اعتماد کامل بهت دارم و همه چیو به خودت سپردم 😁

  • بادرودبر استاد عزیز وهمراهان نازنین 🌹🌹
    به نظر من ترس واعتماد دو نقطه مقابل هم هستند سرچشمه ترس آگاهی نداشتن هست وآگاهی نداشتن هم یعنی خدا رو نشناختن واعتماد نکردن بخدا
    صحبتهای استاد گرامی دید بهتری به زندگی باز میکنه مثل یه پنجره رو به روشنایی یعنی آگاهی ونور و انرژی من همیشه سعی کردم تا میتونم ترسهای بیهوده رو از خودم دور کنم واعتماد واعتقادم رو به خالقم بیشتر کنم وتا حدودی موفق شدهام واین چله حتما کمک بیشتری به ذهن ناخوداگاهم میکنه ومیتونه مطالب منفی رو از ذهنم دور ویک سری دیدگاهای جدید ومثبت رو در ذهنم جایگزین کند به امید خدا در پایان چله امیدوارم با دانش واگاهی بیشتر بر تمام مسائل زندگی چه تناسب اندام وچه راهکارهای بیشتر زندگی دست یابم🙏🙏🙏🙏🙏🙏

دیدگاهتان را بنویسید