جلسه بیست و هفتم کارگاه چله نشینی تناسب اندام هپی فت

تمرین روز بیست و هفتم:
سلام به دوستان ارزشمندم
دیروز تمرین بسیار بسیار مهمی داشتیم که امیدوارم سَرسَری ازش عبور نکنید
کامنت های شما دوستان نازنین را که می خواندم چقدر این کلام پروردگار برایم تداعی میشد که انسان فراموشکار است و خیلی زود همه چیز رو فراموش می کند
دیروز نوشتید و نوشتم که اگر 60روز دیگر می مردم اِل می کردم و بِل می کردم
به فرزندانم مهر می ورزیدم
همسرم را درآغوش می گرفتم
به اقوام و نزدیکانم سر می زدم
به ایلان ماسک ایمل می زدم
مسافرت می رفتم
از حال خوبم مراقبت می کردم
می رقصیدم
شادی می کردم
دست و پای پدر و مادرم را می بوسیدم
به رفیقانم سر می زدم
و…
بیائید فکر کنیم واقعاً و واقعاً 60روز بیشتر فرصت زندگی نداریم
بیائید فکر کنیم که این تمرین واقعیت دارد، که در اصل هم واقعیت دارد چون ما هیچکدام از لحظه ی بعدمان باخبر نیستیم و هیچ تضمینی به ما داده نشده که یک دقیقه ی دیگر زنده باشیم
پس بیائید تمام آن کارهایی که در تمرین دیروز نوشتیم را واقعاً اجرایی کنیم که اگر فرشته مرگ به سراغمان آمد با آغوش باز به استقبال برویم نه اینکه التماس کنیم که یک روز بیشتر به ما فرصت بدهد تا ما کارهایی که باید انجام میدادیم و دلمان می خواست را انجام دهیم.
اینگونه تصور کنیم که 60روز، از دیروز استارت خورده و امروز 59روز دیگر به انتهای زندگی مان باقی مانده
با این دیدگاه ما خیلی از کارها را انجام نمی دهیم!
59روز زمان داریم برای زندگی کردن
آیا در این 59روز غصه ی چیزی را می خوریم؟
آیا در این 59روز باقی مانده، از دست کسی دلگیر می شویم؟
آیا در این 59روز باقی مانده، نظر دیگران برایمان اهمیتی دارد؟
آیا سعی نمی کنیم در این 59روز باقی مانده شادترین ورژن خودمان را به نمایش بگذاریم؟
آیا سعی نمی کنیم مهربان ترین انسان روی کره زمین شویم؟
آیا واقعاً در این 59 روز بدی های همسرمان را خواهیم دید؟ یا همه ی وجودش رو ستایش می کنیم که فقط باشد و ما بتوانیم در این 59 روز ازبا او بودن لذت ببریم؟
آیا در این 59روز باقی مانده اخبار و خبرهای ناجالب را گوش می دهیم؟
آیا برایمان قیمت دلار و طلا و ملک و ماشین و فوتی های کرونا اهمیتی خواهد داشت؟
آیا در این 59 روز باقی مانده هر کسی که به ما بدی کرده را نمی بخشیم؟
آیا در این 59 روز باقی مانده چربی های اضافه مان ما را ناراحت می کنند؟ یا با تمام وجودمون جسممان را دوست خواهیم داشت و ساعت های جلوی آینه می ایستیم و به چهره زیبای خودمان خیره می شویم و از خودمان عذرخواهی می کنیم که چرا حواسمان به خودمان نبوده ؟
آیا در این 59 روز باقی مانده باز هم تا خرخره غذا می خوریم یا چشممان دنبال غذاها خواهد بود؟ یا یادمان می رود که حتی غذا بخوریم چون انقدر وقتمان و خودمان ارزشمند می شویم که حاضر نیستیم لحظه ای از این 59روز را با حال بد و عذاب وجدان سپری کنیم و هر کاری میکنیم که در این 59 روز باقی مانده فقط و فقط از زندگی لذت ببریم؟
آیا باز هم در این 59 روز باقی مانده غذاها برایمان اهمیتی خواهند داشت؟ به خدا همه چیز ارزشمندتر از غذاها خواهند شد، خودمان، جسممان، خود واقعی مان که سال ها فراموشش کرده بودیم
آیا در این 59 روز باقی مانده می گویید فلان کار را انجام ندهم زشت است دیگران چه فکری می کنند؟ تمام تلاشتان را نمی کنید که فقط و فقط برای خودتان زندگی کنید و لااقل در این زمان اندک باقی مانده هر کاری که دوست دارید را انجام دهید، هرکاری، هرکاری، همان کارهایی که بواسطه ترس از شکست و حرف دیگران هیچ موقع انجام نداید؟
آیا در این 59روز باقی مانده باز هم از دست فرزندتان که روی دیوار نقاشی کشیده، یا تختش را مرتب نکرده، یا درسش را در حد عالی نخوانده ، یا موهایش را بلند کرده، یا آهنگی را که گوش می دهد مورد پسند شما نیست باز هم ناراحت می شوید؟
آیا در این 59 روز باقی مانده آسمان برایتان زیباتر نخواهد بود؟ صدای پرنده های را دوست نخواهید داشت؟ دوست ندارید ساعت ها بشینید و به یک گل زیبا خیره شوید و یا ساعت ها روی پله مغازه ای بنشینید و مردمی را نگاه کنید که حس می کنید عاشق تک تکشان هستید؟
آیا دیگر خجالت می کشید به همسرتان بگوئید که چقدر دوستش دارید؟ آیا هر دقیقه 100بار به فرزندتان و همسرتان نمی گویید که عاشقشان هستید؟
آیا در خانه پدر و مادرتان بَس نمی نشینید و فقط و فقط تماشایشان نمی کنید؟
آیا در این 59 روز باقی مانده حرف کسی رفتار کسی باعث خواهد شد که خاطرتان مکدر شود؟ آیا واقعاً زمانی برای ناراحت شدن و ناراحت ماندن دارید؟
آیا در این 59 روز باقی مانده فقط و فقط از ثانیه به ثانیه ی زندگی که به شما هدیه داده شده با تمام وجودتان لذت نمی برید؟
و هزاران آیای دیگر…
پس واقعاً فکر کنیم که هیچ تعهدی به ما داده نشده که یک دقیقه بعد را ببینم
فرصتی برای ناراحت شدن، ناراحت ماندن، کینه به دل گرفتن، عصبانی بودن، خودخواه بودن، حسود بودن، افسرده بودن، ترسو بودن، نداریم دوستان عزیز
زندگی خیلی کوتاه و صد البته خیلی لذت بخش است
از داشته هایتان لذت ببرید و در لحظه ی حال زندگی کنید
در زندگی به این کوتاهی نگران آینده بودن و غم گذشته خوردن هیچ معنی ندارد
لطفاً قدر ثانیه به ثانیه زندگی را بدانید…????????
امیدوارم که این صحبت ها در حد یک نوشته زیبا نباشند و واقعاً سعی کنیم که لایف استایلمان را اینگونه تغییر دهیم.
من امین جعفری متعهد می شوم که از امروز به بعد تمام تلاشم را انجام دهم که در لحظه ی حال زندگی کنم و هر موقع که خواستم در حال بد بمانم به یاد بیاورم که شاید یک دقیقه ی بعدی وجود نداشته باشد.
من امین جعفری متعهد می شوم از امروز به بعد تمام تلاشم را انجام دهم که غرق روزمرگی نشوم و همیشه انسانی شاکر و سپاسگزار باقی بمانم.
من امین جعفری به خودم تعهد می دهم که اجازه ندهم هیچ موضوع و شرایط بظاهر بدی در نظرم آنقدر بزرگ شود که حال خوبم را از من بدزد که خدایی ناکرده در دایره زحمت از این دنیا نروم.
من امین جعفری متعهد می شوم که از امروز بعد فقط و فقط برای خودم زندگی کنم و سبک شخصی خودم را داشته باشم.
من متعهد میشوم که تمام توانم را تمام تلاشم را انجام دهم که به دیگران خیر برسانم و همیشه انسان مهربانی باقی بمانم.
من به خودم قول می دهم که اجازه ندهم غذاها زندگی به این ارزشمندی را برایم جهنم کنند.
من متعهد می شوم که تمام تلاشم را انجام دهم که بهترین خودم باشم و هرگز دیگر اهمال کاری نکنم و کاری را که می توانم امروز انجام دهم برای فردا نگذارم.
من امین جعفری با تمام شرافتم تعهد می دهم که هرگز با کلامم و رفتارم باعث رنجش کسی نشوم. من امین جعفری متعهد می شوم که از این لحظه به بعد انسان باشم و عاشم خودم باشم. تماممممممممممممممممم
تمرین: تعهد نامه ای بنویسید با جزئیات فراوان و در این جمع به خودتان و دوستانتان تعهد دهید که دوست دارید از امروز به بعد چگونه زندگی کنید؟ و خودتان را موظف به انجام دادن این تعهد نامه کنید.
حواستان باشد به محض اینکه متعهد می شوید و تعهد نامه ای را امضاء می کنید جهان هستی شما را به چالش خواهد کشید و شما را قطعاً و حتماً امتحان خواهد کرد که آیا واقعاً متعهد هستید یا از سَر جَو گرفتگی تعهدی را نوشته اید!!!!!
اگر واقعاً جَوگیر شده باشید که خوب خیلی هم متعهد نخواهید بود و در امنحان رفوزه خواهید شد و جهان هستی هم به شما پاداشی نمی دهد و در همین کلاسی که هستید باقی خواهید ماند با همین شرایطی که دارید!
ولی اگر از امتحانات سربلند بیرون بیائید جهان هستی موظف است شما را به کلاس بالاتر ببرد و در کلاس بالاتر، آدم های جدیدتر و بهتر، شرایط بهتر، آسایش بهتر و کلاً شرایط بهتری انتظار شما را خواهد کشید.
پس اگر تعهدی مینویسید بدانید که این تعهد نامه با تعهد نامه هایی که تا به امروز به خودتان داده اید متفاوت است و شما آگاهانه می دانید که امتحان خواهید شد.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
جلسه نوزدهم کارگاه چله نشینی
جلسه هجدهم کارگاه چله نشینی
جلسه پانزدهم کارگاه چله نشینی تناسب اندام هپی فت
جلسه چهلم کارگاه چله نشینی تناسب اندام هپی فت
جلسه سی و نهم کارگاه چله نشینی تناسب اندام هپی فت
27 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام ودرود براستادگرامی
من متعهدمیشم که زین پس بنده شکرگذارخداوندباشم ودر دایره رحمت خدا باشم
متعهدمیشم که درلحظه حال زندگی کنم وقدر تک تک لحظاتم رابدانم و آگاهانه عمل کنم
من متعهدمیشم که قدر خود وجسمم را بدانم وبه خودم احترام بیشتری بگذارم .
متعهدمیشم ک شادترزندگی کنم و کسی را نرنجانم تاتوان دارم ب اطرافیان حس خوب هدیه بدهم
من متعهدمیشوم که آگاهانه و هوشمندانه رفتارکنم اسیرشیطان ذهنم نشوم .
یا نور
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و همراهان عزیزم
۱.من تعهد میدهم که همه چیز رو به خدا بسپارم و حتی صدای افرادی که ناراحتم میکنم رو نشنیده بگیرم و بدونم که قدرت تمام و کمال دست خداست.
۲. من تعهد میدهم که خودم رو دوست داشته باشم و احساس ترس نگرانی احساس گناه احساس شرم و خجالت رو از خودم دور کنم.
۳. من تعهد میدهم که نسبت به بقیه مهربان باشم و با آرامش گفت و گو کنم و مسائل رو حل کنم
۴. من تعهد میدهم که به بدنم احترام بزارم و وقت و بی وقت اسیر غذاها نکنم و فقط به آلارم زمان گرسنگی پاسخ بدهم.
۵. من تعهد میدهم که نجواهای شیطان رو تشخیص بدم و به آن ها بی توجه شم.
۶. من تعهد میدهم که ارتباطم رو با خدا حفظ کنم و همیشه رضایت خدارو درنظر بگیرم.
۷. من تعهد میدهم که دیگر خودم رو سرزنش نکنم
۸. من تعهد میدهم که سناریو نویسی انجام بدم و برای هرروزم برنامه داشته باشم.
۹. من تعهد میدهم که از لحظه حال لذت ببرم و سرحال و با نشاط باشم.
۱۰ . من تعهد میدهم که ویتامین هایی که مورد نیاز بدنم هست رو مصرف کنم و اهمال کاری نکنم.
۱۱. من تعهد میدهم که خودم رو همیشه دوست داشته باشم و به بدنم رسیدگی کنم.
باسلام و عرض ادب
من تعهد میدهم که از این به بعد فقط در لحظه حال زندگی کنم واگر چیزی خاست حالم را بد کند بدانم که ممکن است ساعتی دیگر نباشم. از این به بعد با خوشحالی و مهربانی زندگی میکنم و سعی میکنم از لحظه لحظه زندگیم لذت ببرم و با اطرافیانم به مهربانی و زبان خوش حرف بزنم شاید فردایی نباشد تعهد میکنم همیشه خدا را جلوی دوچرخه ام بنشانم و من پشت سرش باشم و توکلم در هر لحظه به اوباشد و همیشه انسانی شاکر و مثبت اندیش باشم.تعهد میکنم که دیگر در لحظات عصبانیت و ناراحتی خودم را کنترل کنم و در خشم و غم باقی نمانم چون هیچ چیز ارزش ناراحتی و خشم مرا ندارد .تعهد میدهم که قدر لحظه لحظه زندگیم را بدانم و بهترین خودم باشم بهترین ورژن مهربان ترین با گذشت ترین و سختکوشترین و متناسب ترین و پرهدف در زندگیم هرروز بهتر از دیروز با ورزش و فعالیت روزانه با تفریح و استراحت به موقع یاعت فراغت با خانواده و دوستان
متعهد می شوم که از امروز در لحظه ی حال زندگی کنم و بدانم که شاید یک لحظه ی دیگر وجود نداشته باشد، همیشه شاکر و سپاسگزار باشم، در دایره زحمت نباشم.لایف استایلم را تغییر دهم ، مهربان باشم، عاشق غذاها نباشم، سعی کنم خوبترین خودم باشم و کارهایم را با سناریو نویسی به موقع انجام دهم.سعی می کنم کسی را ناراحت و رنجیده خاطر نکنم. عاشق خدای خودم باشم، شاد باشم.غیبت نکنم.
سلام خانم امامی عزیز
اگر واقعلاً مسئولیت صدر در صدی این تعهد رو به عهده بگیرید و در دوره پیش برید حتماً به اهدافتون خواهید رسید
به نام خدا
تعهد نامه
من ، شهرزاد فروزانفر تعهد میدهم که
۱_ تا آخر عمر ایمان و اعتقادم رو به خدای یکتا از دست ندهم
۲_ سعی کنم از بندگان صالح خدا باشم
۳_سعی کنم در همه ابعاد مادی و معنوی کار درست را انجام دهم
۴_زندگی ام را زیبا بسازم و برای اهدافم تلاش کنم .
۵_همیشه شاد باشم و در لحظه حال زندگی کنم .
۶_اگاهانه شیطان درونم رو بشناسم و به نجواهاش بگم خفه شو
۷_ الهامات خدای مهربون رو بشنوم و بهش عمل کنم
۸_ مهربانتر باشم و قدر عزیزانم رو بیشتر بدونم
بنام خالق زیبایها
درود مهر براستاد خردمندم و نجمه صبور ودوستداشتنی و همراهان
تمرین رو خوندم و انصافا چقدر قشنگ بود ومرا محو خودش کرد و بغضی که درگلو داشتم و باخوندن تمرین جذاب و شنیدن صدای گنجشکان از پنجره ی اتاقم یهو ترکیدم واشکانم سرازیر شد واز تمام وجودم شکرگزاری کردم خدای خوبم را و استغفار کردم که چقدرتاالان ذهن چموشم با شیطان رجیم دل میدادو قلوه میگرفتن واون شادابی منو ازم میگرفتن و باخوندن تمرین فهمیدم که واقعا واقعا زندگی خیلی کوتاهو درعین حال جذابو شیرین است و من ب خودم متعهد میشوم که دیگه کینه ی دردل نداشته باشم راحت و بدون هیچ جای کبرو غروری احساساتم رابیان کنم بخودم متعهمد میشوم برقصم بخندم شاد باشم شاد …بخودم متعهد میشوم که هروز ب اگاهیهایم اضافه کنم و وجود خدارو بیشتر از قبل احساس کنمو بدانم هرچه که از دوست رسد نیکوست بخودم متعهد میشوم که فقط فقط افکار مثبت و سپاسگزاری از خدا باشه و دیگر هیچ… ب خودم متعهد میشوم باعشق و باچشمان بازی منظور از چشم دلم است زیبایهای اطرافم درختان وگلها ابها و گنجشکا و حیوانات را بخوبی ببینم و همیشه درهرلحظه سپاسگزار خدای خوبم باشم متعهد میشوم وقتمو برای بچهایم قرار دهم و باهاشون بازی کنم بخندم زندگیرو اسون بگیرم ودیگه نگران گرانیو مریضی و کسالت نباشم که حال خوبو دلمو از دست بدم ودیگه نگران اینده فرزندانم نباشم و خودمو خونوادم ب خالقم میسپارم و دیگه اجازه نمیدم که غذاها و تنقلات منو ازاهدافم دور کنن ومتعهد میشوم ب جسم و روحم وذهنم احترام بزارم و کاریو که دوست ندارم انحامش بدمو راحت بگم نه….ممنونم ازتون استاد براستی که زندگی کوتااه ولی جذاب و زیباااست
بنام حق،الان ودرحال حاضرازین خوشحالم که احساس گناه وپشیمانی درخودم حس نمیکنم
مقداری کم کاری درمورد والدینم روی دوشم سنگینی میکنه ولی احساس گناهکاربودن ندارم،وازامروزبه خودم متعهدشدم ک بااآرامش بیشتری بافرزندانم برخوردکنم
سلام خدمت شما
از اینکه اشتباهات زیادی داشتم و مقصر بودنم در چاق شدنم را پذیرفتم
برای همین که پذیرفتم توانستم باذهن چاق که گرفتارش شده بودم مبارزه کنم وبه دنبال ازبین بردنش بطور کامل هستم واینکه تا الان به کمک شما غلبه بر بخشی از این ذهن چاق پیروز بودم
باز هم میگم البته به کمک شما
اشتباهاتم از اول این بود که با اینکه می دونستم غذا ها ممکن چقدر به متناسب بودن من اسیب بزنن ولی باز هم گاهی برای پر کردن خلا ء ها به سمتشون می رفتم
اشتباه دیگه من این بود که با رژیم های غیره کارشناسی واستفاده از قرص های لاغری گیاهی باز هم به این موضوع بیشتر دامن زدم وهر سال از سال قبل اضافه وزن بیشتری داشتم
الان خدا شکر می کنم که با شما آشنا شدم وبا جراحی ذهنم به خودشناسی رسیدم ودوست داشتن خودم قبل از دوست داشتن غذا ها
از شما بسبار بسیار سپاسگزارم
ممنونم خانم موسوی عزیز
سلام خدمت همه دوستان و بخصوص آقای جعفری ارجمند که من هر روز به خاطر وارد شدن به گروه ایشون احساس افتخار میکنم من در گذشته احساس گناه داشتم ولی الان بخاطر لحظه لحظه زندگی در دنیا هیجان زده هستم مثل کودکی که به شهر بازی برده باشند ش حتی چالشها و سختی های زندگی هم برا جالب شده و از هر لحظه حق حیاتی که دارم لذت میبرم
سلام
تمرین امروز من :
متاسفانه سالهاست که خودم رو بعد از انجام اکثر کارها سرزنش میکنم .
مثلا یه حرفی یا یه کاری میکنم پشیمون میشم . با خدای خودم خلوت میکنم و میگم منو ببخش . حالا دیگه سعی میکنم به گذشته فکر نکنم شاید بخاطر اینه که خدای مهربونمو بیشتر حس میکنم . با آموزش استاد این مدت به آرامش زیادی رسیده ام و اینکه بیشتر خودم رو بخاطر اندامم سرزنش میکردم و اکنون ذهنم رو تغییر دادم و دیگه خودم رو سرزنش نمیکنم و تلاش میکنم حالا هر کاری میتونم انجام بدم …..
متشکرررررم 🙏🏻🌹🙏🏻🌹🙏🏻🌹
سلام.وقت بخیر جناب جعفری ودوستان گرامی من سعی میکنم بخاطر مسائل گذشته خودم سرزنش نکنم ونگران اینده هم نباشم. وسروده زیبای حکیم عمرخیام را نصب عین قرارداده ام.از دی که گذشت هیچ ازاو یاد مکن _فردا که نیامده است فریاد مکن.حالی خوش باش _وعمربربادمکن.ممنون
سلام
به خاطر اشتباهاتی که تو گذشته انجام دادم وباعث شده الان مشکلاتی رو تحمل کنم خیلی ناراحتم ولی از وقتی که توی چله شرکت کردم خیلی روحیه م بهتر شده و دیگه اصلا بهشون فکر نمیکنم و میدونم که این جوری خیلی خیلی بیشتر وبهتر به خواسته هام میرسم
با سلام وخدا قوت ،بعضی از اشتباهات قابل جبران نیست چون این کارها به زمان بستگی داره ،وقتی زمان رو از دست بدید ،دیگه عذاب وجدان ،سر خوردگی ،احساس یاس شدید به سراغت میاد واگه توکل به پادشاه جهان نداشته باشی که داغون میشی وکارت به جاهای باریک روانی میرسه ،اما توکل کن میکنی راحتتر از این مقطع بگذری،وخودت رو زودتر وراحت تر میبخشی .وبا اون آرامش میشه راه های دیگه رو بری ،ولی خیلی سخته به دست آوردن اون آرامشه ، ناگفته نماند که من خودمو خییییییلللللی سرزنش میکنم،یک سری اینقدر خودمو سرزنش کردم که مریضی خاص گرفتم ،من کلا به خودم رحم نمیکنم ،زرنگ وتند ونیز نیستم ،اما نمیدونم چرا بیشتر مواقع که مسئله خانوادگی پیش میاد با اینکه نمیخوام دخالت داشته باشم ،اما وسط موضوعم وچنان اعصابی ازم خورد میشه،وخودمو سرزنش میکنم ،از دیروز فهمیدم که باید خودمو ببخشم ،موضوع برام جدید بود و امیدوارکننده .از دیروز به خاطر تاثیر صحبت های آقای جعفری با خدای خودم راحت تر ارتباط برقرار کردم ،خدایا دست مهربونتو از دستمون جدا نکن .امین
باسلام خدمت آقای جعفری ودوستان گلم درگرو وخانم خیری گلم من هر وقت اشتباهی مکردم خیلی خودم را سرزنش میکردم وبیشاز پیش ناراحت مشدم ولی از وقتی حرفهای استاد راشنیدم. دست از ترسیدن کشیدم و پی بردمکه خدا خیلی بخشنده ومهرباناست وتمام خطاهای مرامیبخشه مثل یه مادر ویامهربانتر از مادر. وروزی هزار مرتبه شکر مکنم خدایا شکر به خاطر همه نعمتهایت
سلام به عزیزان
من هم مثل همه همیشه برای هرچیز کوچک و بزرگی احساس گناه میکردم و خودم عداب میدادم اما تقریبا ۳ ساله که به خداشناسی واقعی رسیدم دیگه اینجور احساسها که مخرب هستن را ندارم
من واقعا سالهاست که خودمو سرزنش میکنم و از دست خودم ناراضیم چرا که هر چی به سرم اومده بخاطر رفتارای نادرستم بوده بخاطر کوتاهی در حق خودم
بخاطر اهمیت دادن به نزدیکانم
بخاطر بی ارزش کردن خودم
بخاطر ارزش قائل شدن بیش اندازه به دیگران
الان که دارم این مطلب رو مینویسم کلی از دست خودم عصبانیم ودلم میخواد یه جیغ بلند بکشم وخودمو تخلیه کنم ولی افسوس که نمی شه چون عمرم وجوانیم بعلت از خودگذشتگیم هدر رفت
سلام روز به خیر به اعضای محترم گروه
من قبلا خودم را خیلی سرز نش می کردم به خاطر اضافه وزن واشتباهاتی که انجام داده بودم ولی از وقتی استاد راهنمایی کردن خیلی امیدوار شدم و البته می دونستم خدا خیلی مهربونه ولی ازخودم مطمئن نبودم ولی تصمیم گرفتم از این به بعد فقط از خدا بخوام که منو هدایت کنه وبهش امید وارترم ممنون از استاد خدا را شکر که خیلی چیز ها یاد گرفتم تواین چله
سلام. کلا مدتیه که دست ازسرزنش کردن برداشتم وتلاش میکنم حالا هرکاری میتونم انجام بدم. وبجای سرزنش تاحدممکن درصددجبران بربیام. توخونه کلا باخانواده صحبت کردیم که همدیگرروشماطت نکنیم. گاهی حتی اگه اشتباه کردیم اونموقع فکرمیکردیم کاردرست اون بوده مثل تربیت فرزند.توبحث لاغری هم شماتت کاری روازپیش نمیبره. بایدمصمم بود وسعی کنم تلاش بیشترداشته باشم.
سلام وقت بخیر استاد
هر انسانی خودش دو سرزنش کرده حالا مدت طولانی یا همان گاه شاید بخاطر یک چیز کوچک که میگیم وای برمن کاش این کاررو نکرده بودم
اما من بیشتر خودم رو در مورد اندامم قبلا گاهگداری سرزنش میکردم چون لباسهای زیبایی که میدوختم برا مشتری لذت میبردم وخودم از اون هنر خودم نمیتونستم لذت ببرم
اما گاهی برا ی انتخابمون یا راهی که رفتیم گاهگداری سرزنش میکنیم
اما الان اصلا سرزنش نمیکنم چون من همه جوره عالیم وخدا خیلی دوستم داره خیلی بر ای اندام و انتخاب وهمه راهی هست باید باشه خدا ما رو آفریده برای هرروز اتفاق جدید تصمیم جدید زندگی جدید واکنون من ذهنم رو تغییر دادم وهمین باعث شده خودم رو سرزنش نکنم دیگه .چون من همینی که هستم خوبم یکم روش خوردن رو تغییر دادم ذهنم روی خوراکی ها نیست دیگه ذهنم دنبال شیرینی و غذا نیست دیگه وهمین برا من یک موفقیته دیگه سرزنش نمیکنم خودم رو هرگز
❤️با سلام و روز به خیر خدمت عزیزان
باید بگم که سرتاسر زندگیم را با تجربه ها و اشتباهاتی که انجام داده ام سپری کرده ام و درسهایی یاد گرفتم که قیمت گزاف وسختی برایم داشتند و چقدر خدا را شاکرم که الان کوله باری سنگین از دانسته هایم دارم و یک دنیا تجربه با خودم همراه کرده ام البته خیلی وقته که دیگه اشتباهاتم به حداقل رسیده اند و دیگه خودم را سرزنش نمیکنم خصوصا با آموزشهای استاد طی این مدت به آرامش زیادی رسیده ام من خودم را برای انتخابهای اشتباهم بخشیدهام و همینطور کسانی را که به هر شکلی آزاری به من رسانده اند را هم توانسته ام ببخشم
چقدر سعادتمندم که خدای مهربان را در همه حال در کنارم داشته ام و چقدر خوشحالتر که با این حس بخشش و بخشیده شدن به زندگیم ادامه میدهم
مطمئنم پیروزی از آن من است و با توکل به خدا در این مسیر به موفقیتهای بزرگی دست پیدا میکنم 🙏😀🙏😊❤️
سلام. وقتتون بخیر
یه چیزایی تو گذشته ادم انجام داده ک هررررررررررکاری بکنی درست نمیشه ک نمیشه. من برای سه سال از یه مقطع از زندگیم مدااااااام غصه میخورم و ای کاش میشد خیلی چیزها رو درست کرد. اما تازگی ، شاید بخاطر اینه ک خدای مهربونمو بیشتر حس میکنم و باهاش اشتی کردم ، یکمی بهتر شدم . واقعا دیگه کاری از دستم برنمیاد واسه تغییر خیلی چیزها
درود بر استاد بزرگوار وهمراهان عزیز 🌹🌹
هفته ای سرشار از شادی وسلامتی داشته باشید🙏🙏
من شخصا تا سالها پیش خیلی خیلی خودمو سرزنش میکردم خصوصا اگه در امری اشتباه میکردم واون کار با ناراحتی وعذاب وجدان همراه بود بعدها فهمیدم که بخشش چقدر خوبه واینکه اول باید خودمو ببخشم تا خدا منو ببخشه حالا دیگه سعی میکنم به گذشته فکر نکنم وحالا بخشش وگذشت خدا رو خوب درک میکنم وسعی دارم کاری انجام ندم که باعث ناراحتی وعذاب وجدانم بشه والحمدالله خدا خیلی کنارم بود💖💖 وآگاهیهای من روز به روز بیشتر از روز قبل شده حالا دیگه میدونم خدا تو وجودمه تو تک تک سلولهای بدنم وسعی میکنم نرنجونمش وهمراه و بنده ی خوبی براش باشم🙏🙏🙏
سلام روز تون سرشار از موهبت های الهی🌹❤️
منم دو سالی هست که خودمو سرزنش نمیکنم بابت کارام
فقط ی زمانی که احساس میکنم کارم مشکل داشته با خدای خوبم خلوت میکنم و بهش میگم کارم اشتباه بوده منو ببخش دیگه تکرار نمیکنم
و تمام😍مطمعنم خدای من زیباست و عاشق زیبایی هاست و منه بنده رو چون عاشقم بوده خلق کرده
و اینقدر مهربان هست که دلش نیاد اذیت بشم
مثل رابطه مادر و فرزند
ولی مهربانتر از مادر❤️
سلام وقتتون بخیر .
متاسفانه سالهاست که خودم رو بعد از انجام اکثر کارها سرزنش میکنم .
مثلا یه حرفی میزنم ، یه کاری میکنم ، یه چیزی میخورم ، پشیمون میشم و به خودم میگم حالا اگر این کار رو نمیکردی ، میکردی و ازین حرفها … 😔
سلام 🙂
من سالهاست که خودمو سرزنش نکردم ،درسته بعضی وقتا که یادم میاد ناراحت میشم ولی همیشه بعد از گناهی که کردم به خدا گفتم میدونی که دوستت دارم ببخش منو،خدایا جبران میکنم وسعی کردم دیگه اون خطا رو انجام ندم،چون دوست ندارم کسیو که اینقد عاشقشم ناراحت کنم،تو زندگیم بخام حساب کنم خیلی کارا کردم که خوب نبوده ولی الان احساس گناه ندارم چون همونجا که گفتم خدایا ببخش منو مطمئنم خدا پاکشون کرده،بعد نماز همیشه سجده شکر بجا میارم میگم خدایا ازت ممنونم که هستی پیشم و اینقدر دوستم داری،هیچوقت به لطف و مهربونی خدا شک نداشتم ،الانم با صدای بلند میگم خداااااااایا عاشقتم🙂