بلاگ

جلسه بیستم کارگاه چله نشینی

تمرین روز بیستم کارگاه چله نشینی
جلسه نوزدهم کارگاه چله نشینی تناسب اندام با هپی فت

تمرین روز بیستم:

🖋️تمرین:

توجیهات ذهن منطقی تون رو بنویسید وقتی در حال پُرخوری و بی احترامی کردن به خودتون هستید.

ما کاری که کردیم این بود که اومدیم و پرخوری رو بی احترامی کردن به جسممون و خودمون تعریف کردیم.

حالا شما وقتی در حال زیاده روی در خوردن هستید و بیش از نیاز بدنتون می خورید، اون نجواها و واگویه های ذهنی که به سراغتون می یاد رو یادداشت کنید.

ما وقتی در حال زیاده روی و پرخوری هستیم خودمون می دونیم در حال انجام دادن یه کار اشتباه هستیم و ذهن منطقی مون باید اون کار  اشتباه مون رو با یه سری دلایل منطقی توجیه کنه که خیلی عزت نفسمون له نشه.

ازتون می خوام همون حرف هایی که تو سرتون هست رو بنویسید.

  • جشن تولده بخوریم یک شب که هزار شب نمیشه!
  • امشب عروسیه از این غذاهای خوشمزه سالی یه مرتیه شاید باشه و شاید نباشه!
  • اینهمه وقت گذاشتی پای گاز سبزی سرخ کردی اینهمه زمان و وقت صرفش کردی حیف نیست نخوری؟ بخور تا جایی که می تونی فردا غذا کمتر بخور! حیفه این قورمه سبزیه که ازش بگذری و کم ازش بخوری!!
  • الآن خیلی کار کردم واقعاً بدنم نیاز داره!
  • الآن توی دوران عادت ماهیانه هستم باید بخورم که جونی داشته باشم.
  • امروز خیلی درس خوندم سَرم از حال رفته! بخورم یه خورده تنقلات که باز بتونم درس بخونم.
  • من که وعده نهار چیزی نخوردم، همسرم که نمیاد خونه پس می تونم تا دلم می خواد ریزه خواری انجام بدم!
  • من صبحانه نخوردم! از صبح تا حالا هیچ چی نخوردم، الآن باید نهار حسابی بخورم که جبران صبحانه هم بشه!
  • الآن بعد از هرگزی اومدیم مسافرت مگه میشه نخورد، مسافرت با خوردنه که حال میده.
  • فیلم دیدن مگه بدون تخمه و تنقلات میشه؟ هرگز!
  • مامانم از صبح اینهمه تدارک دیده، اگه نخورم خیلی ناراحت میشه.
  • این میوه نوبرانست بخورم که دیگه تموم میشه گیرم نمیاد!

وکلی از این نجواها و واگویه های ذهنی

لطفاً با دقتِ تمام به یاد بیارید که موقع بی احترامی کردن به خودتون چطور رفتارتون رو توجیه می کردید. و این ذهن چاقتون چطور  بی احترامی کردن به خودتون رو منطقی میکنه؟

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

52 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام ودرودبه استادعزیزم
    استاد درمورد وعدهای غذا هوشیارانه عمل میکنم تازمانی ک گرسنه نشم اصلا سراغ غذانمیرم قبل غذا اول یک لیوان آب میخورم ببینم تشنه ام یاگرسنه اگه احساس گرسنگی داشتم تاوقتی ک لذت میبرم غذامیخورم احساس لذت تموم شد فوری قطع میکنم وخیلی خوشحال واحساس سبکی میکنم براحتی باغذاها اگه سیرباشم نه میگم ولذت میبرم از نه گفتن واما درمورد میان وعده ها ک من به چشم ریزخوای میبینم خیلی سخته نه گفتن براحتی روبروشدن باغذاهانیست برام هنوز ذهنم نتونسته ب ریزه خواری بگه نه، میگه کوچولو ناخنک بزن تو همینجوریشم داری لاغرمیشی حالا کوچولو بخور اصلا لذت نمیبرم استرس بعضی وقتا میخورم واصلانفهمیدم خوردم یابعضی وقتا بزورجلوخودمامیگیرم ک نخورم ذهنم میگه بابابخورفشارت میفته توبچه کوچیک داری انرژیت بایدداشته باشی دنبالش بدویی (من اکثر بخاطرکم خوابی ضعف وسردرد دارم )موقع ریزه خواری ذهنم سردردمنا ربط میده ب خوردن میگه بخور تا آروم بشی بعدخوردنم میگه بایدسرپاوسرحال بشی به اندازه یک خرماخوردن ک اشکال نداره اما من وقتی ازخودم راضی وخرسندم ک اصلا ناخنکم نزنم با اقتدار بگم نه .

  • با سلام
    تمرین روز بیستم
    من دربرابر غذا ها ی خوشمزه و دسرها فست فود میوه ها چیپس پفک هله هوله ها خلع سلاحم مغلوبم سیرم باشم تحریک میشم که بخورم.حالا اگه رژیم باشم نجواهای ذهنیم شروع میشه که بخور حالا یه باره یه شبه فردا رژیم میگیری توی مسافرت محیط باز،بیرونگردی و طبیعت اشتهام چندین برابره میخورم میگم حالا از فردا کمتر میخورم الان میجسبه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم بریم بیرون شب هوس فست فود کنم میگم همین یه شبه اشکال نداره حالا کمتر میخورم البته دوبرابرمیخورم.میرم کوه و باشگاه میام بدتر گشنم میشه میگم طوری نیست میسوزنم منکه ورزش میکنم باز میخورم با اشتهای فراوان.میرم عروسی تولد مهمونی میگم حالا همین یه شبه طوری نیست که فردا کمتر میخورم.برا شب یلد و شب عید غدا ها و خوراکیای خوشمزه باز میگم همین یه شبه فردا کمتر میخورم باز میخورم غذا و دسر و کیک خوشمزه که میپزم و حیفم میاد کم بخورم بجای یه وعده کیک و دسرا رو چنبار در روز با چایی میخورم .برا عید و مهمونیاشمیکم همین چندروزه طوری نیست گز و آجیل دم به دقیقه شیرینیای عید وای ولی هر عید چند کیلو اضافه میکنم ماه رمضون میگیم روزه میگیریم باید قوی باشم کم نیارم بعد افطار در حد انفجار میخورم.وای زولبیا بامیه و خرما که هرشب هرشب بخور بخور فردا تا شب روزه ای….

  • با سلام وخسته نباشید
    ۱. یه شبه با یه شب خوردن که چاق نمیشی.
    ۲. حتی فلانیم که لاغره تو مهمونی کلی میخوره.
    ۳. تو پریودی باید کلی خوراکی بخوری تا حالت خوب شه و عصبانی نباشی
    ۴. دگ این که کرم کاکائو و تو عاشقشی اینو نمیشه حذفش کرد
    ۵. چه فایده نمیخوری تو که چاقی نخوریم چاقی هنوز.
    کاش میشد با یه بار نخوردن شکم آب شه.
    ۶. کلی طول میکشه تا لاغر شی الکی که نیست
    ۷. همینطوریم خوبی بابا ول کن تورو خدا
    ۸. این همه غذا درست کردی بعد انقدر کم بخوری؟ اسراف میکنی
    ۹. نمیشه نخورد که همه دارن میخورن
    ۱۰. چون دوغه دوسه تا لیوان بخور. سالمه
    ۱۱. خیلی خوشمزس بخور بعدا پشیمون میشی
    ۱۲. ناهار نخوردی میتونی کلی هله هوله به جاش بخوری
    ۱۳. شام کم خوردم پس میتونم در کنارش چیزای دیگه ام بخورم
    ۱۴. عمل کردن به این حرفا مقطعیه. نمیشه تا آخر عمر😪
    ۱۵. دیدی که وزنتم پایین نیومده‌.
    ۱۶. ببین چه بوی خوبی داره
    ۱۷. این دوره تموم شه میخوای چیکار کنی.بعدش باز پرخوریه دگ
    ۱۸. بریم مسافرت که نمیشه نخورد
    ۱۹. کی حوصله داره چندین ماه صبر کنه آخه تا نتیجه بگیره
    ۲۰.

  • با سلام .
    من تازگیا تنها چیزی که موقع پرخوری میاد سراغم اینه که بخور تا آروم شی،بخور تا نصف شب از گرسنگی پا نشی بری سر یخچال،بخور تا بدنت باهات قهر نکنه ، بخور تا لذتشو از دست ندی ، من که همینجوریم خوبم حالا یه ذره چاقی مگه کی رو کشته؟ ولی امان از این واگویه های ذهنی که همین یه ذره اضافه وزنم رو داشت روز به روز بالاتر میبرد تا اینکه من دوباره رجوع کردم به هپی فت و فایلهای دوره رو از سر گرفتم .
    سپاس.

  • سلام وقت بخیر
    یه شب هزار شب نمیشه ،یه شبه عروسیه دیگه از این غذاها دیگه نیست، این همه زحمت کشیدی خودتم یه کم بخور چیزی نمیشه، مگه میشه از قرمه سبزی گذشت، از خستگی باید یه چیزی بخورم جون داشته باشم، ناهار نخوردم مشکلی نداره که هرچی میخوام بخورم، از صبح تا حالا هیچی نخوردم باید حتما غذا بخورم، تو مسافرت مگه میشه نخورد.
    و کلی چیزهای دیگه
    که باید خاموش شه

  • با سلام خدمت استاد عزیز
    ماشالله شما تمام واگویه های ذهنی ما را نوشتید و فکر نکم چیز اضافه تری وجود داشته باشه. زمان‌هایی که رژیم نبودم، تا دلم میخواست میخوردم و بعد هم طبق معمول عذاب وجدان داشتم.ولی دارم سعی میکنم که بتونم به موقع از غذا دست بکشم و به عبارتی سبک غذا بخورم، ولی هنوز نتونستم بطور کامل اینکار را انجام بدهم. به امید روزهایی که احترام گذاشتن به خودم را یاد بگیرم و خودم را دوست داشته باشم.
    با سپاس

  • سلام استاد،من خیلی وقته اصلا نیازی به توجیه کردن ندارم من مسخ شده غذاهام دربرابرشون هیپنوتیزم شدم به ثانیه یی که به ذهنم خطورمیکنه که برویه چیزی بخوردست به کارشدم فکرمیکنم بخاطرقبلاهاست،خودم میدونم که توجیهاتم دروغین هستند برای همین به اونهاهم رجوع نمیکنم وفقط به دستورذهن بیمارم لبیک میگم سالهای قبل خودم روباوعده اینکه بخورفرداروزه بگیر آروم میکردم یه وقتایی هم روزه میگرفتم امابعدازیه مدتی حتی ازروزه گرفتنهای مستحبی وبدهیهای ماه مبارک هم وحشت میکردم

  • سلام
    اکثر اوقات که متوجه نمیشم که چه وقت شروع به خوردن کردم و چه وقت دست کشیدم
    اما اخیرا آگاه تر شدم
    هر وقت می‌دونم که نباید بیشتر بخورم و تصمیم میگیرم نخورم نجوا ها میگن:
    اه ولم کن حوصله داری با من صحبت نکن اعصابم خورده
    ته مونده غذا ۲ تا قاشقه نداریم یخچال ، یخچال زشته میشه 🙄
    من همش یه پیمانه برنج پختم بذار بخورم
    خوشمزه شده بذار بیشتر بخورم

  • میخوردم با این توجیه که خب ایدفعه رو بخورم بعد از فردا جبران میکنم…

    میخوردم با این توجیه که الان دوره ماهیانمه و اشتهام زیاد شده،بعد جبران میکنم….

    میخوردم با این توجیه که حالا مگه چند دفعه در ماه میریم رستران یا عروسی یا مهمونی در ماه؟!….

    میخوردم با این توجیه که حیفه دور بریزم….

    میخوردم با این توجیه که حالا جلو مهمون زشته کم بخورم یا بگم میلم نمیکشه….

    میخوردم با این توجیه که،کم بخورم همسرم غر میزنه چرا چیزی نمیخوری؟!….

    میخوردم با این توجیه که حالا این یه بسته خوراکی که چیزی نیست….

    خدای من قدرت نوشتن چقدر بالاست و چه درکی از چیزی که داری دربارش مینویسی رو بهت میده!!!!!!

    خودم از خودم بابت این توجیه ها وحشت کردم استاد😰

  • سلام خدمت استاد عزیزم من وقتی کامنت های دوستانم رو خوندم متوجه شدم تفکر همه ی ما شبیه به هم بوده و روش همه ی ما یکی بوده اما الان من هم یاد گرفتم نه به نفسم بگم و حال خوب رو به دست بیارم نه که مدام فکرم دنبال غذا و شیرینی باشه من کاملا رها میکنم و با قدرت نه میگم و نتیجش حال خوبیه که از این تغییر روش به دست میاورم ولذتش چندین برابر بیشتر از خوردن غذا و شیرینی هستش برام سپاسگذارم از شما و شکرگذار خدا هستم

  • نجوای من اینه که میگم اه حالم از رژیم دیگه بهم میخوره ولم کن بابا
    یا همش وقتی میخوره عذاب وجدان میاد که دیدی باز رژیمو شکوندی
    بابا تو دیگه همین میمونی تو نمیتونی لاغر کنی

  • باسلام
    من ازصمیم قلبم ازشمااستادگرامی متشکرم
    شمامنومتوجه نکاتی کردیدکه تابحال اصلابهشون توجه نکردم.مثل همین توجیهات…
    مهمترین علت چاقی من همین توجیهات به ظاهرقانع کننده هستن.
    همه حرفایی که نوشتیدتوذهن منم شنیده میشه😅

  • سلام.وقت بخیر جناب جعفری و هم دوره ای های گرامی من در موقعیت های مختلف توجیحات بی موردی برای خودم میکنم.البته تا قبل از دوره
    ازقبیل اسراف میشه .حیفه.خوشمزه بودن.ناراحت شدن همراهم درغذاخوردن وتعارف کردن.یا باخودم میگفتم بدنم نیاز داره.حالا بعدا ورزش میکنم و جبران میشه.ضعیف میشم اگه نخورم..وبیشتر حرص و ولع.ممنون

    • با سلام ،
      مثلا ذهن من میگه بخور تو که چاق نیستی،یا مثلا بخور اشکال ندارد یه شب که هزار شب نمیشه،یا مثلا بخور لذتشو ببر ولش کن بعدا جبران میکنی ، یا مثلا میگه ظاهر که مهم نیست تو خیلیم خوبی ، یا مثلا میگه سخت نگیر به خودت انرژیتو صرف چیزای دیگه کن ،البته من از شروع هپی فت تا الان دیگه پر خوری نکردم به جز یکی دو بار ،خیلی خیلی ممنونم از تیم هپی فت و فایلهای عالی 🙏

  • سلام خدمت همگی شب همه تون بخیر من دیر اومدم ببخشید
    منم مانند همه ی دوستان همیشه بهانه میاوردم به خودم میگفتم از وعده ی بعدی ازفردا حالا غذای به این خوشمزه گیو بخورم وهزار بهونه ی دیگه وتنها راهی که من بتونم جلوی خودمو بگیرم یا کم درست کنم یا اینکه مثلا شیرینی وبستنی نخرم.

  • سلام خدمت آقای جعفری وخانم خیری گلم ودوستان گلم درگرو من هم متأسفانه مثل همه دوستان عزیز ذهن من هم توجیح میکنه ومگه دوسه قاشق چیزی نمشه و یا امروزه از فردا کم میخوری. ویا با یه شیرینی هیچ نمشه وهمه این بهانه ها

  • سلام خدمت همه عزیزان واستاد گرامی 🌹🌹🌹🌹نرگس هستم من هم اکثرا بابت اسراف نشدن و یکی دو قاشق اضافه اشکالی نداره واینکه از کوچکی عادت کردم ظرف غذام هیچ موقع کثیف نباشه واین باعث شد خیلی مواقع اضافه بخورم ودر مهمانی های شبانه با اینکه هیچ موقع درمنزل خودم غذای سنگین نمی‌خورم اونجا رعایت‌ نمیکردم وشبها موقع خواب خیلی اذیت میشدم
    ولی از این چله به بعد دیگه تکرار نخواهم کرد مطمئنم 🤗🤗🤗🤗

  • با عرض سلام خدمت استاد گرامى
    من در مورد خودم وغذا ٥٠ ٥٠ بودم
    واين يعنى بى اهميت به خودم
    واصلا به فكر اينكه خودم دوست داشته باشم هرگر اينطور نبود وبيشتر به فكر غذا درست كردن وخوردن بودم
    ولى هيچوقت هيچكس وهيچ جا همچين صحبتى نشنيده بودم كه خودم وكمتر از غذا دوست دارم
    وفكر ميكردم هرچى دلم ميخواد بايد بخورم واين يعنى اهميت به خودم در صورتى اشتباه محض بوده وبا اين وويس شما واقعا ديد ديگرى پيدا كردم وازديروز فقط اين وويس شمارو گوش ميدم وبهش فكر ميكنم
    خيلي خيلی ممنون از شما كه باعث شديد يك دنياى ديگه اى به روى من باز بشه.

  • سلام عصر به خیر خدمت استاد گرامی و خانم خیری عزیزم و دوستان خوبم
    بله دقیقا استاد توجیه کردن های که میخوام در هنگام غذا خوردن بکنیم یکی یکی گفتن

    بنده هم وقتی از یه غذایی یا میوه یا هر چیز دیگه ای که دلیلی برای خوردن اش نداره اول خودم رو از نظر ذهنی آماده میکنم بعد میرم سراغ خوردن های افراطی

    و همینطور که استاد گفتن این ها همه ریشه در این هست که به خودمون احترام نمی گذاریم و ان شاالله با تمرین های پی در پی این اعتماد به نفس بتونم در خود تقویت کنم که میتونم شخصیت فراتر از یه لاغر و پر جنب و جوش داشته باشم همه این مستلزم پی گیری درس های استاد و خواستن من و توکل کردن به ایزد منان هست

    یا علی

  • با عرض سلام خدمت همگی
    من فکر میکنم فریبی که ذهنم برام فراهم میکنه فراموشی هست من قبل از هپی فت در تمام لحظات داشتم به موضوع لاغر شدن فکر میکزدم از وقتی تصمیم گرفتم ذهنم رو تمام وقت در اختیار ذهن چاق نگذارم وبه چاق شدن و ارتباط غدا با چاقی بطور افراطی فکر نکنم اون از همین ترفند برای دور زدنم استفاده میکنه و از تند خوردن هم کمک میگیره و گاهی اوقات تا میام متوجه بشم میبینم زیاده روی کردم.

  • سلام وقتتون بخیر
    توجیهات من این بود که
    1 ) حالا یه باره دیگه ( یه بار فست فودی ، یه بار کبابیه ، یه بار فست فودیه ، یه بار کافی شاپه ، یه بار جشن و مهمونی و دورهمیه ….. ) و همین یه بار ،یه بار به بارها تبدیل شد .
    2 ) وقتی فکرم درگیر بود ، مدام در حال خوردن بودم . چون در اون تایم با لذتی که از خوردن می‌بردم ، درد و رنجم کمرنگ میشد .

  • سلام به همه عزیزان
    من همیشه میگفتم از شنبه از شنبه یا مثلا میگفتم من باید اول امادگیش رو پیدا کنم به همین ترتیب روزها میگذشت و من حالم خرابتر میشد یا اینکه میگفت الان مهمونیم میخورم بهد دو روز بجاش کم خوری میکنم جبران بشه یا مثلا اینکه تو حودت اینهمه زحمت کشیدی غذا به این خوشمزگی پختی بعد خودت لذتش رو نبری و خلاصه همیشه یه بهانه جدید هم بهانه قبلی اضافه میشد و بعد باز شروع میکردم دوباره به اندازه نامتناسب میخوردم و بعدشم پشیمون میشدم و دوباره همه اون مراحل رو طی میکردم

  • سلام به دوستان هپی فت
    توجیه من این بود که حالا اگه صبحونه بخوری اشکال نداره تا شب میسوزونی
    اگه ناهار زیاد بخوری ایراد نداره شام نمیخوری
    حالا امروز تولد یا مهمونی یا عروسیه این همه غذای خوشمزه دیگه یه جا گیرت نمیاد
    مهمون دعوت کردی رستوران اگه نخوری فکر میکنن به خاطر اونا نمیخوری
    خلاصه کلی از این توجیه های بیخود که فقط برای چند دقیقه که داشتم میخوردم جواب میدادولی بعدش کلی ناراحت میشدم

  • سلام روزتون به خیر
    من هم مثل دوستان توجیهاتی دارم مثلا اگه یه وعده بیشتر بخورم می گم ناهار یا شام کمتر می خورم ولی وقتی این اتفاق کم خوردن نمی افته بیشتر عصبی میشم ولی از این به بعد تکرار نمی شه البته از ابتدای شروع دوره سعی کردم به غذا کمتر اهمیت بدم وهر روز با اشتیاق گروه را دنبال می کنم وپیام های استاد عزیز را می شنوم و امیدوارتر میشم ممنون از استاد گرامی.

  • سلام دوستان توجیه های من : میگم حالا مهمان داریم اگر نخوری اونها هم نمی خورند وممکنه ناراحت بشن ،حالا مهمان هستی بخوری بیشتر خوش می گذره ، یک بار زیاد خوردن استاد هم گفتن ،چاق نمیشی ،از فردا نخور طوری نیست ،غذاهای به این خوشمزه ای اسراف میشه گناه داره سطل اشغال بریزی از فردا کمتر درست می کنی ،حالا این وعده را به حودت جایزه بده و…

  • دوستان من هرشب با شوق منتظر این هستم تا استاد با یه آموزش جدید من رو سورپرایز کنند و من با شنیدن آنها شوق ولذت دانستن و فهمیدن را در کاملا در وجودم حس میکنم حقیقتا فایلها را هر شب سه بار گوش میدم و تا زمانی که بخوام بخوابم گفته های استاد را در ذهنم مرور میکنم و حس عجیبی بهم دست میده و چقدر یادگیری مطالب جدید لذت بخشه . انگار گفته های استاد مثل یک سپاه قوی و قدرتمند به جنگ افکار اشتباه ما میروند و خوشحال میشوم از اینکه سپاه دانایی ، با قدرت تمام ،ذهن و افکار بیهوده مرا از بین میبرد وهر روز که میگذره من به طور خیلی واضح و روشن متوجه تغییر در وجودم میشم . آزادی و رهایی از چنگ این افکار ظالم و بدجنس را به همگی تبریک میگویم

  • سلام. وقت بخیرخدمت استادمحترم. خانم خیری ودوستان تازه ام که باامیدبه خدا وراهنماییهای استاد دارم سعی میکنم دنیای بهترومتفاوتی روداشته باشم. گاهی با دوستان میگفتیم که احساس میکردیم واقعا احتیاج به روان درمانی داریم تا رژیم به تنهایی.
    واقعا وقتی اضافه میخوریم ورژیم میگیریم ومسوزونیم خودش عین اسرافه.
    من بیشترین دلیل اضافه خوردنم عصبی شدن هست. ومتاسفانه احساس میکردم باخوردن ازلحظه لذت میبرم ولی واقعا وقتی به دنبالش حس حقارت وپشیمانی وجسم سنگین هست پس حال خوب کو؟تواین مدت این احساس لذت وشادی روتوخوردن شکلات یاشیرینی کمترکردم باهمون تمرین به خودت بیشتراحترام بگذاروامیدوارم موفق بشم. بایدبرای اروم کردن خودم دنبال راه بهتری بگردم.
    توجمع احساس میکنم وقتی متعادلترمیخورم احترام اونام به من بیشتره. میدونم که بایدتمرین کنم.

  • سلام وقتی ذهنم قانع میکنه ک ب خودم بی احترامی کنم خیلی حرفه ای میادمیگه بخور بابا حالشو ببر چ غذاهایی چ بویی چ رنگی بخور ب دنیاامدی ک زندگی وبخوری چراخودتو محروم میکنی ازهمشون بخور بعدامی خای بمیری دیگه پس بخور وبمیرتودلت نمیونه
    یا میگه الان ک تو چالشی بخورآرومت میکنه واقعاهم لحضه ای آروم میشم ولی بعدش عذاب وجدانش کمرآدمومیشکنه انقدر درآوره
    همش منو فریب میکه امروز بخورازفردا ازیه ساعت دیگه از شب و….شروع میکنی
    فقط بیشتر مواقع ک عصبی وناراحت ودلگیرم فقط وعده میده بلندشو یه چیزبخورآروم بشی چون پرخوری عصبی شدردم دارم قشنگ نکته ظعفمو میدونه دست گذاشته رواین ک فقط بخور آروم بشی روزی هزاران برابربهم تاکیدمیکنه بخور آروم شو بعدم ب فکر وچالشت برس ذهنمواقعاپدرمودرآورد ولی حالا من فهمیدم ک باغذا داره منو اذیت میکنه وچون قدرت مند هم هس وباذهن نمیشه جنگ کرد واون همیشه میبره ولی غذاها هیچ قدرتی درمقابل ما وهدف هامون ندارن بادوره ان شاالله این مسیله رو هم ب لطف خدا حلش کنم🙏🌹

  • سلام به همه ی مخلوقات خوب خدا مخصوصا شما عزیزان که احسن الخالقین هستین و استاد گرانقدر.🌹
    عقیله هستم.
    من وقتی ریشه یابی میکنم نه ته مانده میخورم نه ریزه خواری و نه سر یخچال و…
    تنها کاری که میکنم اینه که چای خوردن رو مایه آرامش خودم و رفع خستگی ذهنم مخصوصا بعد از تدریس و کارهای منزل میدونم و چون معمولا با شکلات و یا بیسکوبیت میخورم ظاهرا آرامَش بیشتری بهم میده .
    اما خدا رو شکر الان میخورم وسعی دارم با عزت نفس بالاتر تنقلات همراه چای رو کم کنم .
    جمعه شادی داشته باشید🌷

  • درود خدمت استاد بزرگوار وهمراهان نازنین🌹🌹
    راستش استاد تا جای که امکان داره پرخوری نمیکنم اگه قراره مهمونی یا دور همی باشه سعی میکنم اون روز خوراکیهای کم کالری بخورم تا در موقع مهمونی اگه بیشتر خوردم زیاد وجدانم ناراحت نباشه ولی خدایی بازم که فکر میکنم با خودم میگم باید بتونم تو مهمونی هم هوای خودمو بیشترداشته باشم به امید خدا وراهنماییهای استاد بیشتر از این که هستم بتونم کنترل خوردن رو داشته باشم تا به اون تناسب اندامی که میخوام برسم🙏🙏🙏

  • سلام. وقت بخیر .
    من ک میگم بی خیال دنیا . بخورمو بمیرم یا نخورمو بمیرم .
    یه عادت بد دارم اینکه مدام در یخچال رو باز میکنم و یه نگا میندازم ، بالاخره یه چیزی میخورم بدون اینکه برام مهم باشه . میگم باباجان ،‌با این یه ذره دنیا کن فیکون نمیشه.

  • با سلام،ادینه تان به خیر ،بیشتر وقت ها بعداز غذا دل ضعف خیلی شدید میگیرم ،گاهی تسلیم میشم وغذا میخورم وگاهی مقاومت میکنم ولی اون روز دایم گرسنه ام ،ومنتظرم که چند ساعتی بگذره تا غذا بخورم ومغزم درگیر وعصبی میشم ،نمیدونم علت این دل ضعفه چیه؟اما توجیهات مثل تولد برای کیک خوردن تنقلات وعصبی شدنم ،وقتی عصبی میشم تقریبا نیم ساعت بعد چنان گرسنه میشم ،که غذا میخورم .

  • سلام من یه چیزی رو تو تمرین دیشب فراموش کردم بگم من به خودم زیاد بی احترامی میکردم از همه کارام بدتر این بود که موقعی که یخچال وتمیز میکردم غذاهای چند روز مونده رو گرم میکردم میخو ردم الان از فکرش هم ناراحت میشم
    من هر وقت داشتم پر خوری میکرم به خودم میگفتم بعدش میرم پیاده روی مشکلی پیش نمیاد یا مثلا میگفتم خوب حالا هر روز که پیش دوستم نیستم یا یه مدت پر خوری میکردم وذهن چاقم بم میگفت عیبی نداره از فلان تاریخر ژ یم میگیرم ولی خدا رو شکر از
    برکت این دوره دیگه با کما ل احترام به خودم وبا خوشحالی از اینکه دارم روش زندگیم رو به نحو احسن تغییر می دم پر خو ری رو کنار گذا شتم .
    عبدی

  • سلام استاد عزیز و نجمه عزیرم و دوستان گلم من دیروز کلا خونه نبودم و فایلها رو شب خوندم تمرین دیروز من از بچگی از ترکیب روغن و شکر و ارد هر چیزی ساخته می شد را دوست داشتم و همیشه غذاها را خیلی خوب میخوردم عاشق پفک بودم و عاشق شربت و ابمیوه و همیشه حتی اگر گرسنه هم نبودم در شرایطی که غذایی در جایی بود حتما میخوردم(الان از بیان ان خجالت زده شدم) ولی بعد از شروع رژیمها کنترلم در برابر خوراکیها بیشتر شد ولی این کنترل تا زمانی بود که میخواستم چیزی را تهیه کنم ولی اگر خوراکی در خانه موجود بود و یا در مهمانی بودم دیگر کنترلی وجود نداشت همیشه دلایل قانع کنندهدبرای خوردن داشتم خیلی وقتا بعد از غذا لقمه ای نان پنیر و یا شیرینی یا بیسکوئیتی قایمکی میخوردم و همیشه اخر شب از خوردن کالری های اضافه پشیمان من عاشق غذاها بودم نه عاشق ارزوهای خودم و خودم.

  • سلام خدمت استادعزیز من هروقت جشن تولد یا مهمانی میخوام برم ازیک ساعت قبلش میگم هیچی نخور اونجا باید بخوری ولی به اندازه باید بخوری اگه شیرینی اوردن یک دانه بردار بعد میرم میگم ذره ذره بخورم متعادل بخورم طوری نمیشه بعد وقتی بر میگردم ناراحتم که امشب تند خوردم کیک تولد رو دوباره میخواستم ولی نکته هایی که شما اشاره کردید راجع به احترام بجسممان بی تاثیر نبوده وتاحدودی دارم حلشون میکنن.

  • سلام وقتتون بخیر
    من توی مراسمات شاید بگم یه امشب ب جایی برنمیخوره یا شاید بگم این یه دونه شیرینی چاقم نمیکنه خیلی وقته نخوردم یا این که تخمه مفیده برا بدن احساس سیری میکنم و غذا کمتر میخورم البته همسرم خیلی شیرینی دوس داره برا همین مجبورم میکنه همراهیش کنم میگه اگه نخوری ناراحت میشم منم با خودم میگم ب ناراحتیش نمی ارزه ولی برای شام و نهار خوردن حواسم ب زیاد خوردن هست و خیلی نمیخورم.

  • سلام
    من خیلی رفتارهام اصلاح شده از وقتی وارد دوره شدم

    ولی اشتباهات ماه اخیرم که هنوز وجود داره رو میگم

    هیدراته کردن بدنم که کم میشه، بیشتر میخورم

    و به دلایل شرایط کاری خیلی وقتا در مسیر راهم و جای مناسبی نیستم
    تایم وعده های غذایی م میریزه بهم، بدنم به قحطی میفته و مغزم دیرتر پیام سیری دریافت میکنه

    البته که اینم یه جور بی احترامی به خودمه. هی میگم بذار فلان کار تموم شه، بعد یه چیزی میخورم

    زشته کارگر ها تایم غذاشون نرسیده، من برم غذا بخورم

    یا شده دو لقمه میخورم و میرم ولی چون به اندازه نیاز بدنم غذا نخوردم وبدنم پیغام سیری نگرفته، هی دوباره گرسنه م میشه

    من ذهنم هنوز نجوای اینم داره، دو روزه عمرت، بخور چیزایی که دوست داری
    ولی کنترلش کردم، مثلا برادرهام چیپس رو میزارن روی اپن، من هی رد میشدم، یه دونه میخوردم
    بعد خودم جمعش کردم، گفتم یه باری که هوس کردی یه وعده بخور که ذهنت ولع نداشته باشه بعد بذارش کنار.

  • با سلام
    من تو خونه که باشم خیلی خوب رعایت میکنم اما وقتی مهمونی میرفتم میخواستم از قوانین رعایت کنم متاسفانه سهل انگاری میکردم و یه مقدار بیشتر میخوردم میگفتم حالا اشکال نداره یه روز مهمونی هستم و از این حرفا! اما الان دیگه اینطوری نیستم اتفاقاً همین امروز مهمونی بودم و زود سیر شدم در حالیکه یه چند لقمه هنوز تو بشقابم بود و خیلی راحت از سفره کنار رفتم.
    یه وقتایی هم که ذهنم داره نجوا میکنه یهو صدای آقای جعفری بهم میگه غذای اضافه نخور اگه سیر شدی دست از غذا بکش!☺️
    و من واقعاً مدتیه که خیلی زود سیر میشم و خوشحالم😍

  • سلام من وقتی به اندازه غذا میزارم تو بشقابم گاهی هنوز تموم نشده احساس سیری میکنم اصلا توجه نمیکنم میخورم تا تمام شه توجیح من اینکه دفعه دیگه کمتر بریز اگه خاستی سیر نشدی دو باره بخور درمورد میان وعده اون نجوای شیطانی میگه بخور حالا شام نخور یا وقتی توجمع همه دارن نوشابه میخورن میگه تو که از اینا نمیخری حالا ایندفعه را بخور
    اما امروز به این نجوا گوش ندادم ما بقی صبحانه که احسای سیری کردم گذاشتم یخچال گفتم بعدا میخورم هنوزم سراغش نرفتم مرتب به خودم میگم مگه خودتو دوس نداری نخور باتشکر فراوان از استاد گرامی وهمسر مهربانشان.

  • سلام به همه دوستان
    من تقریبا میشه گفت همه غذاها رو خیلی دوست دارم و وقتی غذائی رو خیلی دوست داشته باشم و سیر شدم صدایی در درون به من میگه کافیه تو سیر شدی ولی امان از نجواهای ذهنی که توجیهات خودش رو داره و معمولا از این قراره :
    بخور تو این غذا رو خیلی دوست داری حالا یه روز که اتفاقی نمیفته از فردا دوباره رعایت میکنی

    بخور حیفه اسراف میشه

    بخور این غذا خیلی مقویه ایمنی بدنت و میبره بالا

    بخور اگه نخوری صاحبخونه ممکنه ناراحت بشه خیلی زحمت کشیده

    بخور خسته ای از صبح سر کار بودی انرژیت تحلیل رفته

    بخور لذت خوردن این غذا رو از دست نده

    بخور به جاش دیگه تا شب چیزی نمیخوری جبران میشه

    بخور اگه بدنت ضعیف بشه مریض میشی

    بخور پس فردا که پیر شی دیگه اینقد دیابت و فشار بالا و هزار مریضی میاد سراغت که اگه بخوای هم نمیتونی غذاهائی که دوست داری رو بخوری

    بخور دنیا دو روزه سخت نگیر😜😜

    البته اینم بگم که در حال حاضر با آموزه های استاد خیلی بهتر شدم و در مقابل توجیهات ذهنم خیلی بیشتر میتونم مقاومت کنم و خیلی وقتها هم موفق میشم ولی حقیقتش بعضی وقتها هم این توجیهات باعث میشه که من با وجود اینکه سیر شدم باز هم غذا بخورم
    ولی دارم تمام سعیم رو میکنم که رفتارهای غلط گذشته رو اصلاح کنم و شخصیتم رو کلا عوض کنم و تبدیل به شخصیت قدرتمندی بشم که غذاها براش هیچ هستن و خودم و ارزش وجودی خودم در اولویت باشه
    🙏🙏🍀🍀🍀

  • سلام استاد عزیز و خانم خیری مهربان و دوستان عزیزم
    استاد اگه یادتون باشه من برعکس دوستان اصلا غذاها و میوه‌ها تنقلات دوست ندارم فقط آب زیاد میخورم اصلا یاد ندارم برای خودم برم غذا بگیرم تنهایی بخورم سال ب سال میوه نخورم اصلا برام مهم نیست دلم نمی خواد فست فود دوست ندارم از صبح تا شب ک تنها هستم حال ندارم برای خودم غذا درست کنم بخورم شب هم ک میشه وای شام باید درست کنم اصلا علاقه ب آشپزی ندارم قانون هم ک یاد گرفتم ی موقعی ک خیلی گرسنه باشم میگم پرخوری گناهه ولی نمی‌دونم ک چرا چاققم کاش منم مثل دوستان می‌خوردم لذت می‌بردم غذایی مورد علاقه هم باشه وقتی دو قاشق بخورم سیر شم دیگه نمی خورم ترشی شور اصلا نمی خورم بستنی نمی‌خورم اگه ی موقع هم بخورم چنان بدنم واکنش نشان میده سردرد میگیرم ک دیگه نخورم.

  • سلام خدمت استاد عزیز وهمه دوستان
    من هروقت که سیر میشم ومیخوام دست از خوردن بکشم ذهنم لذت خوردن رو برام بزرگ میکنه ومیگه حالا بخور لذتش رو ببر تو وعده بعدی جبران میکنی وکمتر میخوری.واگر غذای مورد علاقه ام باشه میگه همیشه که از این غذا درست نمیکنی .همین یکبار اشکال نداره.و اگه زیاده روی کنم وبخورم میگه حالا که خوردی پس تا آخرش بخور و دفعه بعد جبران کن.البته الان با آموزشهای این دوره این نجواها خیلی کمتر شده.

  • سلام
    بخشی از نجواهای ذهنی من :
    _ بیشتر بخور … خیلی وقته این غذا رو نخورده بودی …. حالا بره تا کی بشه که دوباره بخوری؟
    _ بخور … بعد مدتها اومدی خونه ی مامانت ، بنده ی خدا کلی زحمت کشیده سفره ی رنگین انداخته ! دلش میشکنه …
    _بیشتر بخور … تو به بچه شیر میدی !
    بیشتر بخور تو بارداری … باید به اندازه ی دو نفر بخوری ! حتی تو هم گرسنه نباشی اون بچه ی توی شکمت گرسنه اشه …
    _ بیشتر بخور ، ماه رمضونه ، قراره تا شب چیزی نخوری ، باید ذخیره کنی وگرنه ضعف میری و زود گرسنه ات میشه .
    _ بیشتر بخور یه شب جشن تولد ، عروسی ، که چیزی نمیشه

    _ بخور غذای نذریه ، متبرکه…

    _بیشتر بخور ، میزبان فکر میکنه از غذاش خوشت نیومده ناراحت میشه‌.
    _ بیشتر بخور ، خیلی خوشمزه است .مزه اش جدیده ، بیشتر امتحانش کن

    _ بخور ، این نوع غذا فقط صورتت رو چاق میکنه و بدنت رو چاق نمیکنه (سیب زمینی و مغزها و …)

    _ بیشتر بخور ، هنوز احساس گرسنگی داری انگار سیر نشدی ( از فرط تند غذا خوردن احساس سیری رو متوجه نمیشدم یا دیر متوجه میشدم)

    _ بیشتر بخور ، شاید امروز محل کارت صبحانه ندن .

    _ بیشتر بخور ، این هفته تغییرات هورمونی داشتی، بدنت باید بیشتر خونسازی کنه .

    _ بیشتر بخور ، میوه است ، سبزی خوردنه ، سالاده ، خیلی برای بدن مفیده ، چاق کننده نیستن .
    _ بیشتر بخور ، سوپ و آش ، همش آبه دیگه ! یک ساعت دیگه ضعف میری …
    _ بیشتر بخور بعدش آب لیمو میخوری همه رو هضم میکنه ، میشوره میبره 😁

    _ بیشتر بخور ، امروز امتحان داری مغزت باید سر جلسه آزمون خوب کار کنه …

    _ بیشتر بخور … هنوز مهمون هات سر سفره نشستن و غذاشون تموم نشده ، تو باید بخوری تا اونا خجالت نکشن و تعارف نکنن…

    _ بخور ، غذای میت هست باید براش فاتحه بخونی صواب داره
    بخور ،

    _ بیشتر بخور ، این هفته سرما خوردی مریض بودی بدنت ضعیف شده ، سیستم ایمنی ات ضعیف شده …

    _ بیشتر بخور میخوای بری پیاده روی همه رو میسوزونی .

    _ بیشتر بخور ، امروز کارخونه سنگین انجام دادی به شدت ضعف کردی .

    بیشتر بخور . امروز روز تعطیله با همسرت یه روز جمعه، نهار باهم هستین . بذار از سر سفره بودن با تو لذت ببره …

    _ خورشت این غذا رو چون خیلی دوست دارم بیشتر میخورم ولی در عوض برنج رو کمتر میخورم …

    بیشتر بخور ؛ حالا سالی یه بار میخوای بیای مسافرت باید خوش بگذره .

    _ بیشتر بخور ، حالا اومدی رستوران غذای گرووووون قیمت سفارش دادی ، پووووول رفته بالاش . بمونه پولت هدر میره .باید تا تهش رو بخوری.

    _ تو بیشتر بخور تا بچه ات اشتهاش وا بشه وگرنه بدغذا بار میاد و هیچی نمیخوره …

  • سلام خدمت عزیزان واستاد محترم . حقیقت اینه که من از اول چله کاملا رعایت کردم وبه نجواهای ذهنم گوش نکردم و این نجواها عبارت بودند از :یه شیرینی که چاق نمیکنه تو قبلاً چند تاشو باهم میخوردی.حالا یه کفگیر برنج بیشتر که اشکالی نداره.یه پیاله ترشی با ماکارونی بیشتر میچسبه.یا برای صبحانه نیمرو لذیذ تر از تخمرغ آبپزه.میتونی دوتا میوه ی بیشتر بخوری ویتامین داره.ولی شکر خدا از اول چله کاملا مصمم بودم وهیچ پر خوری نکردم و عادت ترشی خوردن رو به مقدار زیاد کنار گذاشتم .از همه غذاها هم میخورم ولی کم حتی اگه سرخ کرده باشه.باز هم از استاد گرامی و نجمه گلم سپاسگزارم.واین شعر رو این روزها خیلی تکرار میکنم که فقط خودم تصمیم گیرنده باشم نه غذاها.چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻😌🌹🌹🌹🌹

  • سلام استاد امیدوارم که حالتون بهتر شده باشه و خوب باشید
    تمرین
    من استاد ازین هایی هستم که همیشه موقع خوردن کلی با خودم بخور نخور دارم
    مثلا وقتی یه غذایی داریم که کمتر اونو درست میکنیم و منم از صبح تصمیم گرفتم که غذا اندازه بخورم و به صدا یه درونم گوش کنم ، وقتی شروع میکنم به غذا خوردن و غذا هم خیلی خوشمزس و منم تا یه حدی خوردمو سیر شدم،بعد احساس سیری می کنم و یه صدایی از درونم میگه بسته نخور ،پاشو ،یه صدا یه دیگه میگه حالا این و که همیشه درست نمیکنی و خوشمزس یکم دیگه بریز منم که طاقت ندارم یه ذره دیگه میریزم بعدش دوباره بهم میگه یکم دیگه باز دوباره میریزم بعد که تموم میشه میبینم خوب من باز زیاد خوردم پس بزار حالا بخورم راحت سیر شم ،از فردا دوباره شروع می کنم ،یا به خودم میگم که باید برایه خودم یه مدل غذا یه دیگه درست کنم که با یکم خوردن سیر بشم
    یا اینکه مثلا بستی می خرم یکی می خورم ،بعد یکی دو ساعت دیگه میگم بزار یکی دیگه بخورم دیگه تموم شه از فردا شروع کنم ،نباید ازینا بخورم که باید رعایت کنم،
    یا میرم مهمونی سر غذا ذهنم میگه حالا که همیشه مهمونی نیست امروز و راحت باش ،تاحالا که رعایت نکردی این یکیم روش ،امروز و راحت باش حالا نهایتش می خوای نیم کیلو اضافه کنی ،نیم کیلو که چیزی نیست این همه اضافه داری اینم روش ،ولی از فردا رعایت کن ،آهسته بخور ،صدا یه بدنت و گوش بده به اندازه بخور ،…

  • استاد سلام وقت بخیر امیدورام که حالتون بهتر شده باشه ارزوی سلامتی دارم براتون
    و اما تمرین
    استاد ذهن من اینجوریه که اولا الان که توی دوره هستم وقتی که میخوام پر خوری بکنم دقیقا این کلمات و میگه مگه استاد نگفت که هرجورکه هستی خودت و دوست داشته باش مگه استاد نگفت که یه بار اشکال نداره با یه بار که ادم چاق نمیشه خب حالا امروز اشکال نداره از فردا قول بده که در لحظه زندگی کنی و هر چی میخوری رو نکته برداری کنی بعد کلی منو تشویق هم میکنه😩😩😩 الان اینجوری گولم میزنه بعد جدیدا هم یاد گرفتم هر کی میگه چاق شدی میگم خودم و اینجوری دوست دارم بلاخره استاد الان بهانه هاش داره قدرتمندتر میشه داره علمی تر ذهن ام گولم میزنه 🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

    • سلام استاد بزرگوار
      بله متاسفانه پیش آمده که غذا خورده باشم وبعد دچار عذاب وجدان بشم ولی در حالا حاضر تمام سعی من این هست که بتونم ذهن چاقم رو ازبین ببرم وعزت نفس خودمو تقویت کنم تا بتونم خودمو دوست داشته باشم وبه ایده ال وآنچه که بهترینه وحق مصلم منه وبنده شایستگی یه اندام متناسب دارم وبرای بدست آوردنش تمام سعی وتلاش خودمو میکنم البته با توکل بخداوکمک شما استاد عزیز
      بسیار سپاسگزارم

دیدگاهتان را بنویسید